به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما»؛ این ویدیو بخشی از فیلم بوی کافور عطر یاس بهمن فرمان آراست.پیرامون کارنامه این کارگردان سخن ها بسیار است
مروری بر مواضع هاشمی رفسنجانی در قبال فتنه ۸۸ و فتنه گران به ویژه حوادث دلخراش عاشورای 88 بیانگر حمایت وی از ایشان و یا سکوت او در مقابل اقدامات ضدانقلابی، ضدامنیتی و ضد دینی آشوبگران می باشد.
ساعت 19 و 30 دقیقه روز تاسوعای حسینی (15 آبان 1360) منافقین تبهکار 4 تن
از پاسداران انقلاب و حافظین قرآن و اسلام را به شهادت رساندند.(1)
هاشمی رفسنجانی: خون بر زمین ریخته ضد انقلاب نکبت و کثافت است
روزنامه اطلاعات-17 آبان 1360:
"»خطبه های نماز جمعه این هفته تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی در
محل دانشگاه تهران برگزار شد . آیت الله هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز
جمعه تهران اظهار داشت : منافقین قصد داشتند
در روز عاشورا عملیاتی کنند تا نشان دهند رهرو راه امام حسین هستند و
جمهوری اسلامی رهرو راه بنی امیه ، این جوانان فریب خورده باید بدانند با
چه کسی مبارزه می کنند، با چه شخصیتی ؟ شما کی هستید ؟ طرف و هدفتان چیست؟
طرف شما امام هست، ما که کسی نیستیم ، ما به رهبری ایشان مبارزه می کنیم
این ملت به رهبری امام و اهداف ایشان مبارزه می کنند و شما خودتان در خانه
های تیمی دختران مردم را آلوده می کنید و خودتان آلوده اید.
وی خطاب به منافقین گفت : حال اگر دعوایی شد و کشته شدید شهید هستید؟! آیا
کشته شدن شما اثر دارد و خون شما می جوشد؟ چرا این جور خودتان را تباه می
کنید ؟ فکر نکنید خون شما می جوشد ، این خون
نکبت است ، این خون اگر به زمین بریزد خونش کثافت است و ارزش ندارد شما
حساب می کنید که خون می دهید خون برای چه در مقابل کی؟(2)«
عاشورای سال 88 بود که بزرگ ترین جرم فتنه گران صورت گرفت. این گروه بی شرمی خود را به حد اعلا رساندند و نشان دادند که هدفشان اعتراض سیاسی نیست بلکه هدف آن ها اعتقاداتی است که نظام جمهوری اسلامی بر اساس آن شکل گرفته است.فتنه گران با اغتشاش خود در عاشورای سال 88 و اقداماتی نظیر هلهله، سوت، کف زدن، رقص و ... در این روز نشان دادند که مرگ تفکراتشان نزدیک است زیرا در مبارزات سیاسی مرحله آخر قبل از فروپاشی اغتشاشات، همواره توهین و انجام اقدامات خلاف عرف است.
مروری بر مواضع هاشمی رفسنجانی(3) در قبال فتنه ۸۸ و فتنه گران به ویژه حوادث دلخراش عاشورای 88 بیانگر حمایت وی از ایشان و یا سکوت او در مقابل اقدامات ضدانقلابی، ضدامنیتی و ضد دینی آشوبگران می باشد. آقای هاشمی رفسنجانی که در انتخابات نهم ریاست جمهوری رقیب دکتر احمدینژاد بود، از نگاه بسیاری نقش تعیینکنندهای در حوادث سال 88 نیز داشت، به طوری که اولین جلسه مشترک سران فتنه با حضور ایشان، سیدحسن خمینی و موسوی و کروبی نیز ظهر روز شنبه 23 خرداد سال 88 در دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار شد. آنچه در مناظرههای انتخابات ریاستجمهوری دهم اتفاق افتاد نیز سبب شد هاشمی رفسنجانی بیشتر روی صحنه بیاید و او در تاریخ 19 خرداد 88 نامهای به رهبر معظم انقلاب نوشت تا مسیر انتخابات را عوض کند.
در این میان، «ماجرای فتنه 88 و فتنه گرانی چون موسوی با دانشگاه آزاد و
استفاده ابزاری و امکاناتی از این دانشگاه و بده بستان های فتنه و دانشگاه
آزاد بسیار پیج خورده است.
از آنجا که رئیس واقعی دانشگاه آزاد -هاشمی- دستور داده بود، تمام امکانات
دانشگاه را در اختیار موسوی قرار دهند شواهد نشان از آن دارد وی برای
دلجویی از موسوی هم کم نگذاشته است.
نمونه واضح و مبرهن آن دفاعیات هاشمی در دوران فتنه از افرادی چون موسوی و کروبی، {یادکردن از آشوبگران 88 به عنوان ''وفاداران به نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی''(4)، و مواضع وی از آلترناتیو نظام تا حذف ولایتفقیه!(5)} بود که سعی داشته تا آنها را در حالی که از نظام توسط مردم دفع شده اند همچنان در دایره حفظ کند.
اوج دفع و در واقع فتنه گری سران فتنه بی شک روز عاشورای سال 88 بود که
حامیان موسوی اوج حرمت شکنی را در قبال دین نشان دادند اما شواهد نشان از
دلجویی هاشمی از موسوی یک روز پس از عاشوراست.
دقیقا یک روز پس از حادثه عاشورا در 7 دی ماه 88 هاشمی برای دلجویی موسوی سند وقف دانشگاه آزاد را به امضا وی رساند.
در حالی که جامعه در غم هتک حرمت روز عاشورا و بغض نسبت به هتاکان بود
هاشمی با این رفتار اوج سوءاستفاده گری خود را اثبات کرده است.
این سند به امضای اکبر هاشمی و جاسبی و حسن خمینی هم ردیف میرحسین موسوی نیز رسیده است.
سئوال اینجاست که در اوج فتنه گری میرحسین موسوی و نیز دعوای وی و اعلام
این موضع از سوی وی که آشوبگران را خداجو نامید، چرا هاشمی از موسوی به این
گونه حمایت کرده و اموال عموم رابه نام فتنه گر خلق خدا و به امضای وی وقف
کرده است.
حمایت هاشمی از موسوی قبل از انتخابات با حضور خاندان وی در ستادهای موسوی و نماز جمعه 26 تیر(6) نمونه واضح آن است که هاشمی نقش دمیدن در آتش و خاکستر ها را بر عهده داشت و در این راه حتی برای دلگرمی موسوی سند وقف را به امضای وی می رساند.»(7)
شاید بتوان با نگاهی دیگر نیز به این مهم نگریست؛ نگاهی که سرخط آن به فاصله کمتر از دو هفته از آن حادثه جانسوز، در بیانات مهم امام خامنهای در ۱۹ دیماه ۱۳۸۸ (8)تبیین گردید:
«در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص
دشوارتر است. البته خدای متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد
مردم از خدای متعال طلبگار باشند و بگویند تو حجت را برای ما تمام نکردی،
راهنما نفرستادی، ما از این جهت گمراه شدیم. در قرآن مکرر این معنا ذکر شده
است. دست اشاره ی الهی همه جا قابل دیدن است؛ منتها چشم باز میخواهد. اگر
چشم را باز نکردیم، هلال شب اول ماه را هم نخواهیم دید؛ اما هلال هست. باید
چشم باز کنیم، باید نگاه کنیم، دقت کنیم، از همه ی امکاناتمان استفاده
کنیم تا این حقیقت را که خدا در مقابل ما قرار داده است، ببینیم.
مهم این است که انسان این مجاهدت را بکند. این مجاهدت به نفع خود انسان است؛ خدای متعال هم در این مجاهدت به او کمک میکند.
ببینید در جنگ صفین، امیرالمؤمنین در مقابل کفار که قرار نداشت؛ جبههی مقابل امیرالمؤمنین جبههای بودند که نماز هم میخواندند، قرآن هم میخواندند، ظواهر در آنها محفوظ بود؛ خیلی سخت بود. کی باید اینجا روشنگری کند و حقائق را به مردم نشان دهد؟ بعضی ها حقیقتاً متزلزل میشدند. تاریخ جنگ صفین را که انسان میخواند، دلش میلرزد. در این صف عظیمی که امیرالمؤمنین به عنوان لشکریان راه انداخته بود و تا آن منطقه ی حساس - در شامات - در مقابل معاویه قرار گرفته بود، تزلزل اتفاق میافتاد؛ بارها این اتفاق افتاد؛ چند ماه هم قضایا طول کشید. یک وقت خبر میآوردند که در فلان جبهه، یک نفری شبهه ای برایش پیدا شده است؛ شروع کرده است به اینکه آقا ما چرا داریم میجنگیم؟ چه فایده دارد؟ چه، چه. اینجا اصحاب امیرالمؤمنین - یعنی در واقع اصحاب خاص و خالصی که از اول اسلام با امیرالمؤمنین همراه بودند و از امیرالمؤمنین جدا نشدند - جلو میافتادند؛ از جمله جناب عمار یاسر (سلام اللَّه علیه) که مهمترین کار را ایشان میکرد. یکی از دفعات عمار یاسر - ظاهراً عمار بود - استدلال کرد. ببینید چه استدلالهائی است که انسان میتواند همیشه اینها را به عنوان استدلالهای زنده در دست داشته باشد. ایشان دید یک عدهای دچار شبهه شدهاند؛ خودش را رساند آنجا، سخنرانی کرد. یکی از حرفهای او در این سخنرانی این بود که گفت: این پرچمی که شما در جبههی مقابل میبینید، این پرچم را من در روز احد و بدر در مقابل رسول خدا دیدم - پرچم بنی امیه - زیر این پرچم، همان کسانی آن روز ایستاده بودند که امروز هم ایستاده اند؛ معاویه و عمروعاص. در جنگ احد، هم معاویه، هم عمروعاص و دیگر سران بنی امیه در مقابل پیغمبر قرار داشتند؛ پرچم هم پرچم بنیامیه بود. گفت: اینهائی که شما می بینید در زیر این پرچم، آن طرف ایستادهاند، همینها زیر همین پرچم در مقابل پیغمبر ایستاده بودند و من این را به چشم خودم دیدم. این طرفی که امیرالمؤمنین هست، همین پرچمی که امروز امیرالمؤمنین دارد - یعنی پرچم بنیهاشم - آن روز هم در جنگ بدر و احد بود و همین کسانی که امروز زیرش ایستادهاند، یعنی علیبنابیطالب و یارانش، آن روز هم زیر همین پرچم ایستاده بودند. از این علامت بهتر؟ ببینید چه علامت خوبی است. پرچم، همان پرچم جنگ احد است؛ آدمها همان آدمهایند، در یک جبهه. پرچم، همان پرچم جنگ احد است؛ آدمها همان آدمهایند در جبههی دیگر، در جبههی مقابل. فرقش این است که آن روز آنها ادعا میکردند و معترف بودند و افتخار میکردند که کافرند، امروز همانها زیر آن پرچم ادعا میکنند که مسلمند و طرفدار قرآن و پیغمبرند؛ اما آدمها همان آدمهایند، پرچم هم همان پرچم است. خوب، اینها بصیرت است. اینقدر که ما عرض میکنیم بصیرت بصیرت، یعنی این.
از اول انقلاب و در طول سالهای متمادی، کیها زیر پرچم مبارزهی با امام و انقلاب ایستادند؟ آمریکا در زیر آن پرچم قرار داشت، انگلیس در زیر آن پرچم قرار داشت، مستکبرین در زیر آن پرچم قرار داشتند، مرتجعین وابستهی به نظام استکبار و سلطه، همه در زیر آن پرچم مجتمع بودند؛ الان هم همین جور است. الان هم شما نگاه کنید از قبل از انتخابات سال ۸۸، در این هفت هشت ماه تا امروز آمریکا کجا ایستاده است؟ انگلیس کجا ایستاده است؟ خبرگزاریهای صهیونیستی کجا ایستاده اند؟ در داخل، جناحهای ضد دین، از تودهای بگیر تا سلطنتطلب، تا بقیهی اقسام و انواع بی دینها کجا ایستادهاند؟ یعنی همان کسانی که از اول انقلاب با انقلاب و با امام دشمنی کردند، سنگ زدند، گلوله خالی کردند، تروریسم راه انداختند. سه روز از پیروزی انقلاب در بیست و دوی بهمن گذشته بود، همین آدمها با همین اسمها آمدند جلوی اقامتگاه امام در خیابان ایران، بنا کردند شعار دادن؛ همانها الان می آیند توی خیابان، علیه نظام و علیه انقلاب شعار میدهند! چیزی عوض نشده. اسمشان چپ بود، پشت سرشان آمریکا بود؛ اسمشان سوسیالیست بود، لیبرال بود، آزادی طلب بود، پشت سرشان همهی دستگاههای ارتجاع و استکبار و استبداد کوچک و بزرگ دنیا صف کشیده بودند! امروز هم همین است. اینها علامت است، اینها شاخص است؛ و مهم این است که ملت این شاخصها را میفهمد؛ این چیزی است که انسان اگر صدها بار شکر خدا را بکند، حقش را به جا نیاورده است؛ سجدهی شکر کنیم.»
یک نکته را هم به جوانان عزیز انقلابی، به فرزندان عزیز انقلابی خودم، به فرزندان بسیجی - از زن و مرد - عرض بکنم: جوانان از اطراف و اکناف کشور، از آنچه که تهتّک بیگانگان از ایمان دینی به گوششان میخورد یا با چشمشان میبینند، عصبانی هستند؛ وقتی می بینند روز عاشورا چگونه یک عدهای حرمت عاشورا را هتک میکنند، حرمت امام حسین را هتک میکنند، حرمت عزاداران حسینی را هتک میکنند، دلهاشان به درد میآید، سینههاشان پر میشود از خشم؛ البته خوب، طبیعی هم هست، حق هم دارند؛ ولی میخواهم عرض بکنم جوانهای عزیز مراقب باشند، مواظب باشند که هرگونه کار بی رویهای، کمک به دشمن است. اینجا جوانها تلفن میکنند - میفهمم من، میخوانم، غالباً تلفنها و نامه ها را خلاصه میکنند، هر روز می آورند، من نگاه میکنم - می بینم همین طور جوانها گلهمند، ناراحت و عصبانی؛ گاهی هم از بنده گله میکنند که چرا فلانی صبر میکند؟ چرا فلانی ملاحظه میکند؟ من عرض میکنم؛ در شرائطی که دشمن با همهی وجود، با همهی امکاناتِ خود درصدد طراحی یک فتنه است و میخواهد یک بازی خطرناکی را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازی کمک نکرد. خیلی باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاههای مسئولی وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطی از قانون، بایستی مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادی که شأن قانونی و سمت قانونی و وظیفه ی قانونی و مسئولیت قانونی ندارند، قضایا را خراب میکند. خدای متعال به ما دستور داده است: «و لایجرمنّکم شنئان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی».(۱) بله، یک عدهای دشمنی میکنند، یک عدهای خباثت به خرج میدهند، یک عده ای از خباثتکنندگان پشتیبانی میکنند - اینها هست - اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخی از قضایا بشود، بیگناهانی که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال میشوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر میدارم جوانهای عزیز را، فرزندان عزیز انقلابىِ خودم را از اینکه یک حرکتی را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون.
مسئولین کشور بحمداللَّه چشمشان هم باز است، میبینند؛ میبینند مردم در چه جهتی دارند حرکت میکنند. حجت بر همه تمام شده است. حرکت عظیم روز چهارشنبه ی نهم دی ماه حجت را بر همه تمام کرد. مسئولین قوهی مجریه، مسئولین قوهی مقننه، مسئولین قوهی قضائیه، دستگاههای گوناگون، همه میدانند که مردم در صحنهاند و چه میخواهند. دستگاهها باید وظائفشان را انجام بدهند؛ هم وظائفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و ضدانقلاب و ضدامنیت و اینها، هم وظائفشان در زمینهی ادارهی کشور.
نطق تاریخی شهید دکتر قندهاری نماینده مردم گرگان و آق قلادر مجلس شورای اسلامی در۲۰ مهر ۷۷ در دفاع از استان شدن گلستان در صحن علنی قرائت کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
همکاران گرامی تقاضا دارم به لحاظ اهمیت
موضوع دقایقی به این مطالب که حاوی اطلاعات مفیدی در ارتباط با لایجه استان
گرگان است توجه بفرمایید.
همانگونه که مستحضرید تقسیمات متناسب
کشوری در مبحث مدیریت کلان از متغیرهای مهم محسوب و از ضرورتهای دوران
نوسازی سیاسی و توسعه، تجدید نظر در ساختار تقسیمات و تعدیل استانهای بزرگ و
استقرار مدیریت برخوردار از اختیارات، جهت بهرهگیری منطقی از منابع مادی و
انسانی است. بر همین اساس اهم دلایل موافقت با این لایحه مزید اطلاع مجلس
محترم به عرض می رسد:
۱_ این لایحه که بعد از کارشناسی مفصل در دولت
سردار سازندگی مصوب و در سه کمیسیون شوراها و امور داخلی، برنامه و بودجه و
امور اداری و استخدامی و مرکز پژوهشهای مجلس نیز به تصویب و تایید رسیده
است. بر طبق مفاد ماده (۹) قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری و تایید
اولویت تقدیم آن به مجلس در کمیسیون سیاسی، دفاعی هیات وزیران و کسب اجازات
لازمه و در نظر گرفتن کلیه شاخصههای قانونی تاسیس استان جدید، تقدیم مجلس
محترم شده است. استان پیشنهادی گرگان با حدود (۱) میلیون و (۴۲۴) هزار و
(۲۱۴) نفر طبق سرشماری سال ۷۵ جمعیت داشته?و (۲۲) هزار کیلومتر مساحت.
پرجمعیتتر از (۱۳) و وسیع از (۸) استان فعلی کشور، با (۷) شهرستان و (۱۵)
بخش و ویژگیهای مهم تاریخی، اقتصادی و اجتماعی است و فلسفه تقدیم لایحه،
اجرای قوانین تقسیمات و برنامه دوم، ضرورتهای دوران توسعه و قابلیتهای
منطقه گرگان است.
۲ـ دشواری اداره امور استان پرجمعیت مازندران با
(۴) میلیون و (۲۰۰) هزار نفر جمعیت، سومین استان پرجمعیت و حدود (۴۶) هزار
کیلومتر مساحت در شکل نامتناسب، عرض متوسط کمتر از (۱۰۰) و طول بیش از
(۶۰۰) کیلومتر کشیدهترین استان کشور، دارای (۱۸) شهرستان و (۴۶) بخش، از
دلایل دیگر تقدیم این لایحه است. شرایط مذکور کارکردهای اساسی مدیریت،
بویژه نظارت و اشراف بر مناطق و تسهیل در ارائه خدمات به مردم را با مشکل
جدی مواجه و از نظر کارشناسی راه کار عمده حل آن اصلاح فرم خطی و تعدیل
جمعیتی ـ ساختاری و متناسب سازی حیطه مدیریت با?تقسیم اصولی استان مازندران
است و یقینا برآیند چنین اقدامی رشد و توسعه بیشتر هر دو استان مازندران و
گرگان را در پی خواهد داشت.
۳ـ منطقه گرگان از نظر اقتصاد کشاورزی،
منابع طبیعی، دامپروری، شیلات، بازرگانی خارجی و ارتباط با کشورهای مسلمان
آسیای مرکزی و دریای خزر از موقعیت ممتازی برخوردار است. (۶۵۰) هزار هکتار
زمین مزروعی با تنوع (۷۲) محصول زراعی و باغی، مقام اول تولید پنبه و
دانههای روغنی، مرکز مهم تولید غلات و حبوبات کشور، (۲) میلیاردو (۲۰۰)
میلیون متر مکعب آب، (۱) میلیون و (۳۰)هزار هکتار مرتع، (۵) میلیون و (۶۰۰)
هزار واحد دامی بومی و مهاجر، (۴۳۰) هزار هکتار جنگل، تولید (۳۰۰) هزار
متر مکعب چوب و انواع گل و گرده آن، اقتصاد شیلاتی انواع ماهیان گرمابی و
سردابی و میگو، مقام اول تولید خاویار صادراتی، (۳۵۰) واحد صنعتی بزرگ و
کوچک، جاذبههای گردشگری و توریستی کم نظیر در دریا و جنگل و کوهستان،
معادن ذی قیمت، واقع شدن در مسیر جاده بین المللی، انجام بخش قابل توجهی از
سرمایهگذاریهای زیربنایی توسعه شامل فرودگاه بین المللی گرگان، فرودگاه
کلاله، بنادر تجاری و مسافربری ترکمن و گز، بزرگراه سراسری شمال، راهآهن،
تلفن همراه، دانشگاه تخصصی علوم کشاورزی با (۱۰) دانشکده تابعه، دانشگاه
علوم پزشکی، سه دانشگاه پیام نور، سه دانشگاه آزاد، استقرار لشکر (۳۰)
پیاده، تیپ مهندسی (۴۵) جوادالائمه، تیپ یکم نینوا، تیپ (۶۰) زرهی، (۷۷)
هزار رزمنده بسیجی، مرزهای امن و مستحکم بیانگر شرایط ویژه این منطقه در
دوران سازندگی کشور است. متاسفانه علی رغم توانمندیهای مذکور به دلیل فقدان
مدیریت مستقل و برخوردار از اختیارات سطح بالای اداری جهت نهایی کردن
تصمیمات از امکانات و منابع موجود، استفاده مطلوب نشده و بخشهایی از منطقه
از محرومیت و عقب ماندگی و بیکاری رنج میبرد. گواه این مطلب، بیآب و دیم
بودن ۲۳ از اراضی کشاورزی به مقدار (۴۵۰) هزار هکتار و هرز رفتن صدها
میلیون متر مکعب ?ب شیرین است. بدیهی است با ارتقاء سطح تشکیلات اداری
میتوان از قابلیتهای منطقه جهت نیل به خودکفایی و استقلال کشور بهرهوری
مطلوب تری نمود.
۴ـ وجود تفاوتهای تاریخی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی
استان پیشنهادی با مازندران سرفراز، از دلایل دیگر تقدیم این لایحه است.
نمایندگان محترم! طبق اسناد معتبر در طول تاریخ، شمال کشور از سه سرزمین
گرگان یا استرآباد، مازندران یا طبرستان، گیلان یا دیلمان تشکیل شده و
گرگان در تاریخ (۵) هزار ساله مکتوب خود، بویژه در ادوار هخامنشیان،
عباسیان، صفویه و قاجاریه تا سال ۱۳۱۴ همواره مرکز استان و ولایت بوده و
محدوده جغرافیایی بندرگز تا جنگل گلستان را شامل میشد، ولی رضاخان ساختار
تقسیمات کشوری این منطقه را بهم زد و هویت مرکزی آن را از بین برد. در عدم
تجانس فرهنگی توجه به این نکته مهم است که بارزترین شاخصه فرهنگی هر قوم و
ملتی نحوه تکلم و زبان محاورهای آنان است. در شرایطی که مردم عزیز
مازندران به زبان گیلکی در محاورات سخن میگویند، بیش از (۹۰) درصد مردم
منطقه گرگان به زبان محلی و محاورهای مازندرانی تکلم نمیکنند.
مساله
قابل دقت در تفاوت سیاسی و اجتماعی مازندران و گرگان، نصب دو نماینده رسمی
و مستقل از جانب حضرت امام راحل ـ سلام الله ـ و مقام معظم رهبری ـ حفظه
الله ـ در این مناطق است. اگر استان مازندران و گرگان از وحدت یکپارچگی همه
جانبه استانی برخوردار بودند ضرورتی برای نصب دو نماینده ولی فقیه در یک
استان نبود.
۵ـ وجود بیش از (۴۰) مرکزیت کل اداری مستقر در گرگان از
قبیل سازمان جهاد سازندگی، سازمان کشاورزی، اداره کل صدا و سیما، راه و
ترابری و ادارات کل دیگری که در جزوات تقدیمی نامشان درج شده است ضمن اینکه
دلیل روشنی بر ضرورت تاسیس استان جدید بوده، مبین کاهش شدید بار مالی
ایجاد استان گرگان نیز میباشد.
۶ـ لزوم ارائه پاسخ مثبت نظام
اسلامی به خواست دیرینه مردمی که در کلیه سفرهای مقامات عالی رتبه، آن را
جدی مطرح و رفع ظلم رضاخان و بازگشت به ساختار تقسیمات تاریخی منطقه را
خواستار شدهاند، از دلایل دیگر این لایحه است. مردمی که اهدا (۳۷۰۰) شهید،
(۱۰) هزار و (۳۲۱) جانباز، (۹۸۸) آزاده و (۷۷) هزار رزمنده، نشان از ایثار
آنان برای اسلام عزیز است. لذا از شما همکاران عزیز تقاضا دارم در صورت
صلاح دید به این لایحه که توسط دستگاههای اجرایی نظام، بویژه
وزارتخانههای حساس سیاسی ـ امنیتی (کشور، اطلاعات، دفاع و خارجه) کارشناسی
و موافقت شده و کمیسیونهای تخصصی و فرعی مهم مجلس نیز آن را تصویب کرده و
مرکز پژوهشها که موظف به ارائه خدمات پژوهشی و تحقیقی پیرامون طرحها و
لوایح است نیز در (۳۰) صفحه ضمن بحثهای مفصل، به رد دلایل مخالفان استان
شدن گرگان پرداخته و به شبهات سیاسی ـ امنیتی، بویژه ترکیب جمعیتی استان
جدید پاسخ روشن داده و اعلام نموده این شبهات، بنیاد صحیح اطلاعاتی نداشته و
نگرانیها بی مورد و عاری از حقیقت است، رای موافق داده و صدها هزار انسان
شریف و ایثارگری که چشم انتظار عنایت امنای ملت هستند را دلشاد فرمایید.
والسلام علیکم و علی عبادالله الصالحین
به گزارش شمال نیوز به نقل از مهر،در این میان کاهش قیمت مواد مخدر نسبت به ۲ سال قبل هم قابل تامل است./350
این فیلم بخشی از سخنان شنیده شده و کمتر دیده شده سید محمد خاتمی رئیس جهور اسبق کشور در میان دانشجویان است که دیدگاه های اصلاح طلبانه وی پیرامون دین و آزادی را به عنوان سندی برای جوانان این مرز و بوم به نمایش میگذارد.با شنیدن این سخنان شما میتوانید بیشتر به شباهت افکار وی با دیدگاه های سکولار پی می برید.
به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما»؛ این ویدیو بخشی از فیلم بوی کافور عطر یاس بهمن فرمان آراست.پیرامون کارنامه این کارگردان سخن ها بسیار است