ایران سلام

باید فکری به حال اهلی کردن آدمها بکنیم. اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن و این تنها راه رسیدن به خداست ...

ایران سلام

باید فکری به حال اهلی کردن آدمها بکنیم. اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن و این تنها راه رسیدن به خداست ...

عکس/فرزند رهبرانقلاب به همراه پدر همسرش

تصویری از حجت الاسلام سید مسعود خامنه ای فرزند رهبر معظم انقلاب به همراه پدر همسرش آیت الله سید محسن خرازی
عکس/فرزند رهبرانقلاب به همراه پدر همسرش

چرامردم ازجریان اصلاحات متنفرند؟/ نگاهی به اظهارات ضددین و ضد انقلابانه‌ی"اصلاح طلبان"


اظهارات، جملات و سخنانی که نشانه نیت درونی و ذات واقعی مدعیان اصلاحات بود، از سوی بانیان این جریان و فتنه گران و اصلاح طلبان دوره اصلاحات بی باکانه و بدون کمترین ابایی بیان شد و سقوط آنان و بی اعتمادی عمیق مردم متدین و نظام به این جریان را رقم زد. برخی از آن مواضع تاسف برانگیز و شگفت آور را به اختصار مرور می‌کنیم:


 محمد کاظم محمدی اصفهانی  ، روزنامه ایران  ۲۴ / ۴ / ۷۹

مردم حق دارند همه مسئولین را به سوال کشیده و از آنها انتقاد کنند حتی اگر آن مسئوول ، پیامبر و امام معصوم باشد ، بلکه به خود خدا هم می توان اعتراض کرد و او را فتنه گر نامید  .

 
عطاءالله مهاجرانی ، آریا ، ۱۶ / ۱ / ۷۹
نظریه غیرت دینی ویران کننده اندیشه و فرهنگ و تمدن است .
عطاءالله مهاجرانی، روزنامه آریا، ۱۸/۹/۷۸،ص۲: 

وقتی پیامبر اولوالعزمی چون ابراهیم در مورد معاد این چنین شک می­کند که به خدا می­گوید: «به من نشان بده» چطور جوانان ما مجاز نباشند، در مورد همه مسائل سؤال کنند؟

سالار بهزادی، روزنامه صبح امروز ۲۳/۸/۷۸ : 

 سیره حضرت علی(ع) و سایر فرق مذهبی صدر اسلام، دموکراسی در انتخاب رهبری و عدم تعیین رهبر برای مردم بوده است.

مهاجرانی، نشاط، ۱/۶/۷۸: 

 رقص را نباید همواره ناپسند دانست.
علیرضا علوی تبار، یالثارات، ۴/۳/۷۹:  

 جامعه ایران فاز سنتی خود را پشت سر گذاشته و می­خواهد مدرن و صنعتی شود.

اما در این جامعه هنوز خدا نمرده است. بنابراین ما چگونه می­توانیم به این وضعیت چیره شویم.

رجبعلی مزروعی، حریم، ۲۳/۱۱/۷۸: 

 حضرت علی مشروعیت خود را از مردم گرفته همانطور که معاویه مشروعیت خود را از مردم گرفته است.

هاشم آغاجری ، بن‌بار گزارشگر روزنامه واشنگتن پست ۱۴/۵/۷۹):  

وقت آن رسیده نهاد مذهبی از نهاد حکومتی جدا شود.
گزارشگر آمریکایی سخنان ایشان را به عنوان صریح‌ترین لحن در ابراز اینگونه عقاید بر درخواست رفرم می‌داند.

اکبر گنجی در مصاحبه روزنامه تاگس اشپیگل آلمان (کیهان ۲۴/۱/۷۹):

 دین یک قسمت از فرهنگ است، حرکت اصلاح طلبان ما عاقبت به جدایی دین از سیاست خواهد انجامید. در یک جامعه مدرن جدایی دین از سیاست یک امر بدیهی است. وقتی شما جامعه را مدرنیزه کنید این جدایی بالاخره پیش خواهد آمد. ایران در حال حاضر از فاز قبل از مدرن به فاز مدرن پیش می‌رود.

سخنرانی آغاجری، مجتمع فرهنگسرانی کوثر ۱۰/۲/۸۱: 

 «… نویسندگان (نامه به امام حسین (ع)) می‌گویند:

 این حکومت (حکومت یزید) بدون رضایت مردم است و لذا نامشروع است. اگر حسین (ع) هم در راس باشد ولی رضایت مردم در آن نباشد نامشروع است.

آغاجری در همین سخنرانی امام حسین (ع) را با سیاوش در تاریخ ایرانیان مقایسه می‌کند: 

«… سیاوش در تاریخ ملی ما ایرانیان مظهر معصومیت و پاکی است و بعد از آمدن اسلام، حسین (ع) جای سیاوش می‌نشیند و آیا ما اثری در مورد حسین (ع) مانند منظومه‌ای که فردوسی در باب سیاوش سروده است داریم؟»
سخنرانی آغاجری، ساختمان مرکزی دفتر تحکیم، ۲۵/۱/۸۱ : 

«امام علی (ع) با رفراندوم طبیعی قدرت را به دست گرفت.

 با این همه از نظر شیعیان امام معصوم بود… منطقی که می‌گوید رضایت خدا خارج از رضایت مردم است، مبنای استبداد است. و فلسفه سیاسی اموی – یزیدی بر همین استوار است.»

«… اینکه مارکس می‌گوید دین افیون توده‌هاست، تنها بخشی از حقیقت است. من می‌گویم در حکومت‌های دینی، نه تنها دین افیون توده‌هاست که افیون حکومت‌ها نیز هست.»

«رابطه انسان و دین و یا به عبارت بهتر انسان و خدا یکی از رابطه‌های تعارض آمیزی بوده است که در تاریخ بشر خود را به شکل‌های مختلف نشان داده است. در اکثر دوره‌های تاریخ بشر آنگاه که خدا اثبات می‌شده است. انسان نفی می‌گردیده است… تکیه بر آزادی اندیشه، اصالت دادن به این امر است که ارزش هر انسانی نه به تقلید، نه به طاعت و نه به تن دادن به یک آمریت فکری و دینی محض است بلکه به‌طور اساسی و ریشه‌ای ارزش هر انسانی به تفکر ذاتی و مستقل است. متاسفانه در بسیاری از جوامع اسلامی، حربه‌های گوناگون حتی دینداران را نیز به دلیل تفاوت قرائت دینی به محکمه می‌برند و محکوم می‌کنند.»


مهرانگیز کار ، کیان ، ش ۴۵ ، بهمن ۷۷ :

احکام کیفری اسلام کارآیی ندارد و موجب رواج خشونت می گردد .

حسین باقر زاده ، نشاط ، ۲ / ۶ / ۷۸

خشونت در هر شکل آن باید از ایران محو شود و اعدام برجسته ترین نوع خشونت قانونی است .

عماد الدین باقی ، جمهوری اسلام ، ۱۳ / ۲ / ۷۹ :

معتقدم اعدام و قصاص جزء ضروریات دین نیست .

عبدالکریم سروش : اسلام نه احکام سیاسی ، نه احکام اقتصادی و نه احکام حقوقی اش قابل استناد نیست و رسما باید آن را بگذاریم .

فرهنگ شهادت ، خشونت آفرین است اگر کشته شدن آسان شد ، کشتن هم آسان می شود .

 ماهنامه کیان بهمن ۷۷  عبدالکریم سروش :

ولایت ، منحصر در شخص نبی اکرم است و با رفتن او ولایت نیز خاتمه می یابد او خاتمه نبوت و خاتم ولایت بود ، ولایت پیامبر بعد از او به کسی منتقل نشده است .

 عبدالکریم سروش، هفته نامه مبین، ۳/۷/۷۸ : 

 حق اطاعت شدن، زاییده و مشروط به پذیرش مطیع است و الا برای کسی حق طاعتی نیست .
عبدالکریم سروش، هفته نامه آبان، ۲۹/۳/۷۸،ش۸۰، ص۶۳:  

تفکر دینی با استخدام طبیعت منافات دارد یا حداقل خنثی است .

 
عبدالکریم سروش، روزنامه صبح امروز، ۹/۳/۷۸ :

  حقیقت دین همان تجربه فردی دینی است که در مورد پیامبران «تلقی وحی» نام گرفته و دین هیچ ارتباطی به امور اجتماعی و سیاسی و حکومتی ندارد، هر کسی همان قدر دیندار است که به این تجربه فردی رسیده باشد.

عبدالکریم سروش، ماهنامه کیان، مهر و آذر ۷۸ :

  کار اساسی پیامبر آن بود که اعراب را دچار بحران هویت نمود و آنها را هویت نو بخشید، امروز نیز تمدن متجدد غرب، ما مسلمانان را دچار بحران هویت نموده و دین توان رویارویی با تمدن غربی را ندارد. تنها منجی، عقلانیت مستقل است.

عبدالکریم سروش، روزنامه صبح امروز، ۱۶/۶/۷۸ : 

 هیچ دینی عقلا نمی­تواند مردم را از انتخاب دین دیگر منع کند، چون خود آن دین زاییده انتخاب بوده همچنانکه هیچ نماینده­ای نمی­تواند به مردم بگوید:

 بعد از انتخاب من حق انتخاب کس دیگر را ندارید.

عبدالکریم سروش، روزنامه صبح امروز، ۱۶/۶/۷۸ : 

 در تعارض تکالیف دینی و حقوق بشر، حقوق بشر مقدم است؛ متأسفانه فقهای ما اطلاعات برون دینی ندارند و متوجه این نکات نیستند.
عبدالکریم سروش، ماهنامه زنان، دی ماه ۷۸، ش۵۹ :

  ارزش­های دینی دائما در تغییرند، اگر روزی فاطمه (س) می­گفت، بهترین زنان کسی است که نامحرم او را نبیند، امروز کسی نمی­تواند این را بپذیرد. اگر آن روز سعادت دختر این بود که در خانه پدر حیض نبیند، ولی امروز این امر خلاف سعادت است و شوهر دادن دختر نه ساله خلاف ارزش است، اینها همه داد می­زند که این کلمات مقطعی و مخصوص جامعه­ای خاص بوده است.
عبدالکریم سروش، زنان، ش۵۹، دی ماه ۷۸:  

به نظر من گفتار فاطمه که بهترین زنان کسانی­اند که «لایرین احداً و لایراهنّ» (و) رفتار او (فاطمه) در پنهان شدن از مقابل فرد نابینا نمی­تواند الگوی رفتاری زنان ما باشد.

عبدالکریم سروش، کیان، ش۵۲: 

 در تاریخ جدید خدائی که مؤمنان کشف می­کنند ممکن است با خدائی که گذشتگان کشف و تجربه می­کردند متفاوت باشد.

روزنامه صبح امروز،۱۸/۲/۷۸ : 

 تأکید بر جنبه عطفی عاشورا کافی است و انقلاب حسین دیگر در معرض فراموشی نیست، از این پس باید جنبه عقلائی آن پرداخت.

 روزنامه صبح امروز متعلق اکبر گنجی، صبح امروز، ۲۳/۲/۷۸: 
 پیامبر در بدر و حنین و … شمشیر زد … اما آیا جنگهای جبهه حق علیه باطل پیامدهای ناخواسته یا آثار وضعیه به دنبال ندارد؟…
 خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت میوه ­هایی جز خشونت به بار نمی­آورد. هیچ کس حق ندارد به صرف اینکه خود را حق و دیگران را باطل می­داند، دست به خشونت بزند و در صدد نابودی مخالفان خود از طریق حذف فیزیکی برآید.
اکبر گنجی، روزنامه صبح امروز، ۲۶/۲/۷۸، ص۲:

  آدم زمینی نباید در پای ایدئولوژی­ های ناکجا آبادی قربانی شود؛ ارزش او از ایدئولوژی بالاتر است. ما انسان کامل در بین غیر معصومان نداریم و لذاست که قدرت مطلق، فساد مطلق را به بار می­آورد و جهنمی را روشن می­کند که همگی در آن خواهند سوخت. پس بهترین راه نجات توزیع قدرت است.

سعید حجاریان، روزنامه ایران، ۳۱/۱/۷۸،ص۱۰: 

تفکر فقهی نمی­تواند فرهنگ عاشورا را بازسازی کند، فوقش فقه می­تواند امر به معروف و نهی از منکر را واجب کند، ولی این مسأله گنجایش مبارزه مسلحانه را ندارد؛ عرفان است که فرهنگ عاشورایی می­سازد.

حمیدرضا جلائی پور، کیهان، ۲۶/۳/۷۹:

  شهادت طلبی را مرحوم شریعتی به جامعه یاد داد و این تفکر از پای منابر شکل نگرفته است.

ج . م تبریز ،ق به سعید حجاریان ، خرداد ۷۸ :

صحت قصه حضرت یوسف در قرآن کریم از محالات است .

محمد مهدی فولادوند ، روزنامه صبح امروز ، ۱۹ / ۱۰ / ۷۸ :

عمر نوح پیامبر  ۶۰ الی  ۷۰ سال بوده و ۹۵۰ سال ، عمر خاندان نوح بوده است ، نه شخص نوح ، واقعا بعید است یک شخص نهصد و پنجاه سال عمر کند .

توضیح : قرآن در سوره عنکبوت آیه ۱۴ آورده است : ( همانا نوح را ( به رسالت ) به سوی قومش فرستادیم و او هزار سال پنجاه سال کم ( نهصد و پنجاه سال ) میان قوم درنگ کرد و چون همه ستمگر و ظالم بودند همه را طوفان هالک فرا گرفت .

آقای کدیور در دانشکده فنی دانشگاه تهران در سال ۷۹ طی سلسله مباحثی تحت عنوان (( پژوهش های قرآنی )) ایراد کرد :

(( ….. یک زمانی مردم می گفتند چون عیسی ( ع ) این سخن را گفته پس درست است اما امروز عیسی که سهل است خود خدا هم اگر حرفی بزند و آن حرف با عقل مردم منطبق نباشد نخواهند پذیرفت . امروز خدا در جامعه هیچ کاره است همه کاره مردند . ))

خاتمی ، جلسه شاخه زنان جبهه مشارکت :

قرآن دارای یک فرهنگ قبیله ای است و دکتر سروش و مجتهد شبستری درست می گویند که قرآن امروز قابل انتقاد است .

سید محمد خاتمی ، آریا ۲۸ / ۶ / ۷۸ :

شما برای این که بتوانید پیشرفت بکنید ، راهی جز راه غرب ندارید و راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی.

 
سید محمد رضا خاتمی ، جمهوری اسلامی ، ۸ / ۶ / ۷۹

مبنای مشروعیت هر کاری رای مردم است و قرائتی از اسلام در جمهوری اسلامی پذیرفته شده که همه چیز را بر اساس رای مردم می داند .

غلامرضا سالار بهزادی ، روزنامه صبح امروز ، ۲۳ / ۸ / ۷۸

تفکر شیعه گری موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است .
بهزاد نبوی ، نایب رییس مجلس ششم : 

 تمام کسانی که با حمله امریکابه هر نقطه جهان مخالفند ، در صورت رخداد آن از هر کاری عاجزند . در اقع هیچ عقل سلیمی حکم نمی کند که در یک کشور جهان سوی حتی اگر همه ملت پشتیبان حکومتش باشد و آن ملت مسلح هم باشد ، با آمریکا بجنگد . این سخنان که می گویم ، شاید جبهه بگیرند که فلانی از امریکا می ترسد ، بله از امریکای تا بن دندان مسلح می ترسم . کیست که از امریکای تا بن دندان مسلح در عراق که خودش را چنین نشان داد ، نترسد ؟
 بهزاد نبوی، جمهوری اسلامی، ۱۳/۲/۷۹:

 خواستم سخنانم را مثل سوره توبه بدون بسم­ الله شروع کرده باشم.

رامین جهانبگلو کتاب نیمه پنهان جلد۳۰ :  « دموکراسی یعنی ابطال پذیری دائم هر چیز. اگر دموکراسی با حقیقت همراه شود، خود را نقض می کند. » «مذهب و دین می تواند مدرن شود، همچنان که کاتولیک ها مدرن شدند.آنها، پاپ را آکواریوم از این طرف می برند و این یعنی مدرن شدن کاتولیک ها.»

رامین جهانبگلو ، روزنامه عصر آزادگان ۳/۸/۷۸ :  « روحانی هم می تواند روشنفکر باشد، اما بایستی دید که بینش خداشناختی و اندیشه روشنفکری او تا چه حد مانع یکدیگر می شوند و با هم اصطکاک پیدا می کنند. مشکل اصلی آن است که یک روشنفکر مدام در پی جستجوی حقیقت است. این در حالی است که روشنفکر، حقیقت مطلقی را برای همیشه نمی پذیرد. بلکه درست در مقابل آن بینش قرار می گیرد. از این جهت بهتر است یک روحانی روشنفکر بخشی از اعتقادهای خود را برای برجسته کردن بخش ها دیگر کنا ربگذارد.»
محمد بسته نگار، هفته نامه پیام هاجر، ۲۳/۱/۷۹ :  با اینکه پیامبر مقام عصمت دارد، مع ذلک در قرآن اطاعت از پیامبر در معروف و نیک واجب است نه اطاعت مطلق (ولایعصینک فی معروف …). مسائل اجتماعی باید با شور و مشورت و بدون استبداد رأی انجام گیرد. از گفتار امام علی هم برمی­آید که نظر مردم و قبول آنها در صحت ولایت مؤثر است.

ابراهیم یزدی، هفته نامه پیام هاجر، فروردین ۷۷ :  جامعه ولایی انحصارگر و مستبد است و ارزشی برای توده­ها قائل نیست

محمد مجتهد شبستری، هفته نامه آبان، ۲۸/۱/۷۹ :  از آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول …» هیچ حق حاکمیتی برای پیامبر و غیره فهمیده نمی­شود، بلکه این آیات می­خواهد بگوید، حالا که ایمان آورده­اید و پیامبر را حاکم خود قرار داده­اید، در این چارچوب از حاکم خود پیروی کنید، چنانچه عقلا هر قومی باید از حاکم خود پیروی کنند و الا امر حکومت دچار اخلال می­شود.
محمد مجتهد شبستری، هفته نامه آبان، ۲۸/۱/۷۹ :  نظریه حکومت اختصاصی تفویض شده از طرف خداوند به انبیاء دلیل قابل دفاع ندارد، نمی­شود خدا انسان را آزاد آفریده و حاکم بر سرنوشت خود کرده باشد و از سوی دیگر به عده­ای حق حاکمیت بر این انسانها را بدهد، این دو مسأله با هم ناهماهنگ­اند، انسان مختار است.

روزنامه خرداد، ۸/۱۰/۷۷ :  قرآن، تعیین حاکم و تأسیس حکومت را به مردم سپرده است و هر جا سخن از قدرت سیاسی به میان آورده آن را به جمع و جامعه اسناد می­دهد و حتی اجرای قدرت و اعمال آن را نیز وظیفه مردم می­داند.

محمد کاظم محمدی اصفهانی، روزنامه ایران، ۲۴/۴/۷۹:  مردم حق دارند همه مسؤولین را به سؤال کشیده و از آنها انتقاد کنند حتی اگر آن مسؤول، پیامبر و امام معصوم باشد، بلکه به خود خدا هم می­توان اعتراض کرد و او را فتنه گر نامید.

تقی رحمانی، روزنامه فتح، ۱۷/۱/۷۹ :  چرا باید جریان سقیفه را تبدیل به یک کینه تاریخی کنیم؟ سؤال اینست که اگر طراحان سقیفه گناهکارند، پس تمام فرق اسلامی به جز شیعیان گناهکار و فریب خورده ­اند و اگر این طور است، چرا آیت الله بروجردی پذیرفتند که شیعه نیز در کنار چهار مذهب دیگر اهل تسنن قرار گیرد. این تعصب غیر معقول است که طراحان سقیفه را الی الابد گناهکار بدانیم.
دو هفته نامه ایران فردا، ۸/۱۰/۷۸ :  علی(ع) حکومت و ولایت را یک امر مردمی و امانتی از سوی مردم حکومت شونده تلقی می­کند، نه از طرف خدا؛ در ختم جنگ صفین و آتش بس هم، تسلیم رأی عمومی شد.


روزنامه خرداد، ۸/۱۰/۷۷ :  قرآن، تعیین حاکم و تأسیس حکومت را به مردم سپرده است و هر جا سخن از قدرت سیاسی به میان آورده آن را به جمع و جامعه اسناد می­دهد و حتی اجرای قدرت و اعمال آن را نیز وظیفه مردم می­داند.

هفته نامه آبان، ۱۹/۱۰/۷۷ :  حضرت علی(ع) مشروعیت خود را به رأی و انتخاب مردم می­داند و در قبال معاویه به مشروعیت مدنی خود استناد و مباهات می­نمود.
عزت الله سحابی، روزنامه عصر آزادگان، ۱۶/۱۰/۷۸ :  آدم­ها و حتی معصومین(ع) خود به خود بدون نظارت مردم و به طور اصولی در معرض انحراف هستند.

عزت الله سحابی،روزنامه فتح، ۵/۱۰/۷۸ :  طیف ملی- مذهبی برای افراد مقام مقدس قائل نیست، تنها خداوند مقدس است، حتی پیامبر(ص) و امام علی(ع) هم خود را از انتقاد و نقد مصون نمی­دانستند.
روزنامه خرداد، ۲۲/۸/۷۸، ص۶:  قرآن بالصراحه یهود را به تورات ارجاع می­دهد و از مراجعه آنها به پیامبر انتقاد می­کند و تورات را هدایت و نور معرفی می­نماید، عیسی و انجیل را تأیید می­کند و انتظار پیامبر هم از یهود و مسیح عمل به تورات و انجیل بوده است نه قرآن.
روزنامه خرداد، ۳۰/۸/۷۸، ص۶:  قرآن عقیده انحصاری بودن یک آئین خاص را مورد نقد قرار می­دهد و بر امکان رستگاری پیروان ادیان مختلف تأکید می­کند. معیار رستگاری از نظر قرآن عام و برون آیینی است و آن ملاک­های معنوی و اخلاقی­اند که می­تواند به صورت جهانی و در همه ادیان یافت شود.

روزنامه خرداد، ۲۰/ ۸/۷۸، ص۶:  پیامبر(ص) از اهل کتاب توقع نداشت و نمی­خواست که اسلام بیاورند؛ «قل یا اهل الکتاب لستم علی شیءٍ حتی تقیموا التوراه و الانجیل» (مائده/۶۸) از آنها اقامه کتاب آسمانی خودشان را می­طلبید.
عمادالدین باقی، روزنامه خرداد، ۱۹/۸/۷۸،ص۶:  آیات قرآن صریحاً اصل «عیسی به دین خود، موسی به دین خود» را تأیید می­کند و هرگز اهل کتاب یا حتی کافران و مشرکان را طرد نمی­کند.

ح.م. تبریز، روزنامه صبح امروز، خرداد ۷۸:  صحت قصه حضرت یوسف در قرآن کریم از محالات است.

محمد تقی فاضل میبدی، روزنامه نشاط، اردیبهشت ۷۸:  جهاد در جایی معنا دارد که مجاهد مطمئن باشد، پیروز می­شود وگرنه چنین جهادی بی­معناست، بر این مبنا حسین (ع) برای پیروزی و تشکیل حکومت دست به جهاد زد.

محمد سعید حنایی کاشانی، ماهنامه کیان، فروردین ۷۸:  تراژدی حسین بن علی(ع) مشابه تراژدی­های آنتیگونه، تامس مور و جان پروکتور است.

عزت الله سحابی، روزنامه خرداد، ۶/۸/۷۸ :  به گفته امام علی(ع) هر شیوه حکومتی که مردم بر آن تفاهم کنند، همان مورد رضای خداوند است و تفاهم دینی و غیر دینی معنا ندارد.

باقر پرهام، هفته نامه راه نو، ۳/۵/ ۷۷ :  دوران مدرن دوران حکومت و رهبری عقل است و دین باید به عرصه زندگی خصوصی باز گردد. رهبری ائمه و پیامبر هم به خاطر آن بود که هنوز مردم آن زمان عقل را مرجع استناد خود قرار نداده بودند.

جعفر آبادی، هفته نامه آبان، ۲۴/۱۱/۷۷ :  ولایت آسمانی دلیل شرعی ندارد و در صورت وجود دلیل هم امکان وقوعی ندارد، چون تشخیص مصداق آن ممکن نیست علم غیب هم نداریم، در نتیجه چاره­ای جز مراجعه به آرای عمومی نیست.

محسن کدیور، ماهنامه کیان، بهمن ۷۷ :  ائمه (ع) از دو ویژگی علم غیب و عصمت، برخوردار بودند، اما فقیه هیچ کدام از این دو را ندارد، لذا وجوب تبعیت ندارد و جامعه هم راهی جز رجوع به عقل جمعی ندارد. هیچ الگویی در زمان غیبت برای اداره جامعه در دست نداریم.

محسن کدیور، روزنامه خرداد، ۱۸/۹/۷۷ :  دین حکومت ندارد هیچ روشی را برای نحوه حکومت پیشنهاد نداده است؛ نحوه حکومت را مردم تعیین می­کنند، چون اصل حکومت یک امر عقلانی است، نه دینی.

محمد مهدی فولادوند، روزنامه صبح امروز، ۱۹/۱۰/۷۸ :  عمر نوح پیامبر ۶۰ الی۷۰ سال بوده و ۹۵۰ سال، عمر خاندان نوح بوده است، نه شخص نوح، واقعاً بعید است یک شخص نهصد و پنجاه سال عمر کند.

 

محمد مجتهد شبستری ماهنامه زنان، آبان ۷۸:  آنچه پیامبر از طریق کتاب و سنت پیاده نمود و احکامی که بیان کرد، اقدامات ممکنه و مقدور آن زمان بود، ما هم مطابق زمان خود، باید اقدام کنیم.
هفته نامه پیام هاجر، ۱۶/۱/۷۹،ش۳۱۰،ص۶ یکی از معضلات ما شیعیان، نداشتن منابع موثق روایی است، لذا هر کسی در هر موقعیتی با ذکر روایات و احادیثی که به معصومین نسبت داده می­شود، جوانان پاکدل و شیفته مذهب را فریب داده و مرکز اقتدار مافیایی خود را حفظ می­کند.

روزنامه خرداد، ۲/۹/۷۸،ص۶:  اصل آزادی در انتخابات دین یا بی دینی از اصول مسلم حقوق انسانی است و قرآن نیز این اصل را به عنوان یک حق انسانی به رسمیت شناخته و می­فرماید:«لا اکراه فی الدین».

محمد مجتهد شبستری، ماهنامه کیان، بهمن ۷۷:  در مسائل حکومت و سیاست فعل و قول معصوم حجت نیست. زیرا این قبیل احکام تاریخی و زمانی­اند. آنچه در صدر اسلام بوده باید با قوانین امروز حقوق بشر سنجیده شود. ممکن نیست پایه­های اصلی زندگی سیاسی و اجتماعی انسان بر استنباط از متون دینی مبتنی شود.

محسن کدیور، ماهنامه کیان، بهمن ۷۷:  معصومین(ع) فقط در کلیات و اصول اسوه­اند، نه در فروع و جزئیات.

داریوش شایگان، ماهنامه کیان، بهمن ۷۷:  ایدئولوژی کردن دین مساوی انتحار معنوی دین است، حوزه دین از سایر حوزه­ها جداست و نباید همتای دیگر قالبهای زندگی بشری قرار گیرد.

احمد قابل، روزنامه صبح امروز، ۲۴/۷/۷۸،ص۶:  پذیرش دین حق است نه تکلیف؛ در نتیجه هر کس حق تبدیل دین خود را هم خواهد داشت.
حبیب الله پیمان، هفته نامه پیام هاجر، ۲۳/۹/۷۸، ص۶ فرآن قابل نقد عقلی و تجربی است و خود قرآن نیز در آیات بسیاری دعوت به آن نموده است.

فاطمه گوارایی هفته نامه پیام هاجر، ۲۳/۱/۷۹ ش۳۱۱، ص۲ داستان تکاپوی آدم که جرأت کرد میوه ممنوعه را برگیرد و زیستن زبونانه را نفی کند، دوباره و دوباره (با آمدن عاشورا) به تصویر کشیده شده است.
عباسی سلیمانی، روزنامه خرداد، ۷/۷/۷۸، ص۶ هر گونه خشونت (قانونی و غیر قانونی) از ساحت مقدس پیامبر به دور است.

احمد نراقی، هفته نامه راه نو، ۱۷/۵/۷۷،ش۱۶، ص۱۲:  در قلمرو ایمان نیز تسامح هست؛ به این معنا که ایمان ابراهیمی، ایمان دین گرای شکاک و ایمان ملحد دین گرا، هر سه با تفاوت مراتب بهره­ای از قدسیت دارند و هر سه دسته مؤمن­اند.

مهرزاد بروجردی، ترجمه علی صدیق زاده، ماهنامه کیان، مهر و آذر ۷۸، ش۴۹، ص۴۰ به بعد:  اسلام نیز چون مسیحیت در نهاد خود قابلیت عرفی شدن و سکولاریزه شدن را دارد و چنین امری در حال وقوع است.

محمد مجتهد شبستری، ماهنامه چشم انداز ایران، فروردین و اردیبهشت ۷۹، ش۴، ص۶۸وحی امری تجربی است، نه امری گزاره­ای. وحی یافتنی است، پیامبر هم وحی را تجربه کرد و یافت، قرآن هم می­گوید تو وحی را تلقی کردی و از مخاطبان خود نیز خواسته که وحی را تلقی کنند. اگر دیگران وحی را صرف گزاره­های قرآنی بدانند، وحی بودن قرآن بر آنها معلوم نشده است.

احمد الستی، روزنامه ایران، ۱۹/۹/۷۷، ص۱۲:  موسی به دین خود عیسی به دین خود؛ فرهنگ یک ملت نظیر یک لحاف چهل تکه است که از نقوش متفاوت تشکیل شده و به جای تعارض با هم کنار آمده و به تفاهم رسیده­اند.

مرضیه آذرافزا، هفته نامه پیام هاجر، ۱۳/۷/۷۸، ش۲۸۶، ص۸ اینکه پیامبر را ابوالقاسم لقب داده­اند نه ابو فاطمه حاکی از غلبه فرهنگ جاهلی مردسالاری است.
مقصود فراستخواه، هفته نامه توانا، ۲۲/۶/۷۷،ش۲۸، ص۸:  حقیقت ثابت نداریم؛ حتی در دست انبیاء و معصومین هم حقیقت ثابتی نبوده که بتوانند آنرا برای همه ازمنه و امکنه دیکته کنند.
احمد نراقی، هفته نامه آبان، ۱۱/۱۰/۷۷، ش۵۹، ص۴ وحی برای نسلهای بعد از زمان خود، قابل فهم نیست، چون کدهای مشترک زبانی به مرور زمان از بین می­رود به علاوه ذات وحی زبانی، ناقص است، چونت بالاجبار یک امر آسمانی باید در قالب الفاظ زمینی قرار گیرد و این خود محدودیت آفرین است.

جواد مقامی، آفتاب امروز، ۲۴/۱/۷۹:  سالهای فراوان و بلکه قرنها این بزرگداشت (قیام عاشورا) حاصلی جز تأثر، حزن و اشک آوری نداشته.

 

همشهری، ۱۷/۱۲/۷۸:  نوحه خوانی­هایی که متأسفانه الان در جامعه ما به شدت رواج دارد… این باید تعدیل بشود و به جای خودش بنشیند. تشویق هایی که در این زمینه می­شود، تشویق هایی که از ناحیه برخی روحانیون می­شود، باید به جای خودش بنشیند.
مدیر آموزش و پرورش استان مازندران، کیهان اخبار ویژه، ۱۰/۳/۷۹:  ثواب کف و سوت زدن برای تقویت یکی از نخبگان جامعه کمتر از سینه زنی و عزاداری برای امام حسین(ع) نیست.

نشاط، ۳۰/۱/۷۹ شیعیان برای استفاده خود به آن (عاشور) تأکیدفراوان ورزیدند و کوشیدند تا نور فروغ این حادثه خاموش نشود… در روزگار حاضر هیچ یک از این عوامل عاطفی دیگر به کار ما نمی­آید.

تقی رحمانی، روزنامه فتح، ۱۷/۱/۷۹،ص۳ اگر امامان برای خود مشروعیت حکومت قائل بودند، چرا همواره از مردم برای حکومت کردن خود مشروعیت می­طلبیدند؛ همچون بیعت امام علی(ع) و صلح امام حسن(ع) و دعوت اهل کوفه از امام حسین(ع) و قبول ولایتعهدی امام رضا(ع) با اصرار مأمون عباسی.

فرهاد بهبهانی، زن، ۱۰و۹/۹/۷۷:  حکم سنگسار زناکار هیچ مستند شرعی ندارد.
فرهاد بهبهانی، آبان، ش ۵۹، ۱۰/۷/۷۸ :  حکم «سابّ النبی و الائمه» قتل نیست بلکه باید آن را تحمل کرده مقابل به مثل نکرد.
ابوالفضل موسویان، پیام هامون، ش۲۶، ص۶ حکم حرمت چاپ و فروش کتب ضاله در زمان حال بی­معناست.

حسین باقرزاده، نشاط، ۲/۶/۷۸

 خشونت در هر شکل آن باید از ایران محو شود و اعدام برجسته­ترین نوع خشونت قانونی است.

بهاءالدین خرمشاهی، صبح امروز، ۲/۶/۷۸، ص۷:  کافر و بی دین هم خودی است. قرآن هم فرمود«لکم دینکم و لی دین» بنی آدم اعضای یکدیگرند.
فرامرز شکوری، آبان، ۷/۶/۷۷،ش۴۰اراده مردم همان اراده خداست و انتخاب مردم هم همان انتخاب خداست، لذا دموکراسی غربی با دین سازگار است.

روزنامه فتح، ۲۵/۱/۷۹:  روزنامه فتح از قول امام حسین(ع): تنها اصلاح دین! پیامبر(ص) را خواستم.

عمادالدین باقی، جمهوری اسلامی، ۱۳/۲/۷۹:  معتقدم اعدام و قصاص جزء ضروریات دین نیست.
بهروز افخمی،کیهان، ۲/۸/۷۹:  هنرمند اصیل هم به نحوی به فضای زنده و البته آمیخته به ابتذال نیاز دارد و در یک فضای پاکیزه شده و تحت سانسور از دل و دماغ می­افتد.

هنری پرکت ، مسئول سابق امور ایران در وزارت خارجه آمریکا ، ماهنامه صبح ، ش ۹۱ ، فروردین ۷۸  : 

اگر موجی که در مطبوعات اصلاح طلب ایران با تز امکان ارتباط با آمریکا شروع شده و حالا به تردید در اساسی ترین وجوه انقلاب اسلامی مشغول است . بتواند از حریم روحانیت عبور کند و از آن طریق ولایت فقیه را بر کشتی تردید سوار کند . بار سنگینی از دوش آمریکا بر داشته خواهد شد.
ماهنامه گزارش – ش ۱۲۹ – آذر ماه ۸۰ – ص ۷ تا برخی از بزرگان یزدی از جمله استاندار سابق ، آقای مفید ، آقای دعایی وبه هم برسند و خطوط هواپیمایی و قطار و یکسری امکانات اقتصادی را انشاالله بدون رانت یا خرید و فروش واگن یا معافیت ها و … در اختیار بگیرند و یک شرکت نیمه خصوصی ایجاد و به نفع مردم یزد و سهام داران یزدی سود آوری کنند .

مسعود روغنی زنجانی ، تئورسین اقتصادی دوران آقای هاشمی ، شماره ۵  ص ۱۵۲ :  ما با دیدن هاشمی ( عالی نسب ) به یاد انگلس می افتادیم . انگلس هم یک سرمایه دار بود اما به کارل مارکس کمک می کرد .

محمدرضا خاتمی : امام را هم می شود، نقد کرد.

خاتمی ، جلسه شاخه زنان جبهه مشارکت : قرآن دارای یک فرهنگ قبیله‌ای است و دکتر سروش و مجتهد شبستری درست می‌گویند قرآن امروز قابل انتقاد است.

دکتر سروش : این اسلام نه احکام سیاسی،‌ نه احکام اقتصادی و نه احکام حقوقی‌اش قابل استناد نسیت و رسماً باید بگذاریم.
احمد شیرزاد، همبستگی، ص ۲-  ۵ مهرماه ۱۳۸۰چشم بر هم بزنیم ۴ سال تمام شده و باید شال و کلاه کنیم و برای کسب رای دوره بعد به این روستا و آن شهر سر بزنیم و قول‌ها‌ی نشدنی و شعارهای جدید بدهیم .
 

 

عبدالکریم سروش ، ماهنامه کیان در شماره ۴۶: زیر سوال بردن حکم تاریخی امام درباره ارتداد سلمان رشدی

روزنامه خرداد بامدیر مسولی عبداله نوری با درج مقاله ای از مجید محمدی : انکار محرمات و واجبات شرعی

اکبر گنجی  ، روزنامه صبح : بعد از اینکه قیام حضرت امام حسین ع  را خشونت نامیده و حتی مشروعیت این قیام را زیر سوال برده و می گوید : خشونت،فرزند خشونت و درخت خشونت میوه هایی جز خشونت به بار نمی آورد. هیچ کس حق ندارد به صرف اینکه خود را حق و دیگران را باطل می داند ،دست به خشونت بزند و در صدد نابودی مخالفان خود از طریق حذف فیزیکی بر آید.

عبدالکریم سروش : فرهنگ شهادت،خشونت آفرین است ؛ اگر کشته شدن آسان شد ، کشتن هم آسان میشود.

علی حصوری ، روزنامه جامعه سالم : پس از گذشت  بیست سال،عدم کارایی حکومت دینی بر همگان روشن شده است.

ایران فردا : انزوا و عقب ماندگی ثمره دو دهه انقلاب است.

نشریه جامعه سالم شماره ۳۵ : دیگر انقلابی نیست تا ضد انقلابی باقی مانده باشد.

نشریه جامعه سالم شماره ۳۸ : در زمان شاه ما قوانین مترقی تر از الان داشتیم .

معین فر ، اجلاس دفتر تحکیم وحدت در آبان ماه ۸۶: در خصوص سرنوشت انقلاب ما چاه کندیم به آب برسیم به فاضلاب رسیدیم .

خاتمی ۱۶ آذر ۸۳ ، دانشگاه تهران: از درون اردوگاه اصلاحات صدای دشمن به گوش می رسد !

 هاشم آقاجری ۸۷/۱۱/۲۹ در منزل عبدالله نوری و با حضور جمعی از اصلاح‌طلبان : در حکومت ما از هیچ فقیهی حکمی پیرامون مسایل اخلاقی و کرامت انسانی ندیدیم و تمامی موارد در جهت خرد کردن انسانیت و سلطه‌پذیری بوده است. آغاجری در این سخنان که با عنوان «اخلاق سلطه و اخلاقی رهایی» ایراد می‌شد، تقلید را به برده‌داری تشبیه کرد وافزود: همچنین هیچ کس برده‌داری را حرام نکرده است در صورتی که برده‌داری و برده‌پذیری در تضاد با اخلاق است.نمی‌توان هم وظیفه‌گرا بود و هم به هر قیمتی که شده نظام را حفظ کرد زیرا ممکن است ما در حفظ نظام، متوسل به زور و استبداد و سلطه شویم و این در تضاد آشکار با اخلاق است.
در این جلسه انصاری راد، ابراهیمی ، جماعتی، ابراهیم یزدی، عطریانفر ، سعید لیلاز، اعظم طالقانی ، مرتضی مبلغ ، صفری و چند تن از اعضای نهضت آزادی حضور داشتند.

صفحه ۴۰۹ کتاب مبانی نظری توسعه چهارم که توسط دولت خاتمی نگارش شده بود : تمایز ۲ نهاد دینی و سیاسی باید از هم بازشناخته شود.

محمد رضا خاتمی  در مشهد در تبلیغات دوره هشتم انتخابات : هرکس پیام دوم خرداد را درک نکرده است، باید کنار برود . هرکس که با اصلاحات نیست، نابود شود.

محمد خاتمی  ۳/۲/۷۵ روزنامه سلام : توسعه به طوری که امروز مورد نظر است، امری غربی است و دارای مفهومی‌است که مردمان آن سامان از این کلمه اراده می‌کنند و اگر مراد از توسعه، همین باشد، چارهای نیست جز این که خوستاران آن به تمدن جدید متمدن شوند. یعنی توسعه به معنای امروزش میوه و یا شاخ و برگ درخت تمدن جدید است، اگر آن تمدن آمده توسعه هم خواهد آمد و به این معنا سخن کسانی که می‌گویند ابتدا باید «خرد» غربی را پذیرفت تا توسعه بیاید، سخن بیراهی نیست و این سخن را کامل کنم که علا‌وه بر خرد و بینش غربی باید منش غربی متناسب با این بینش را نیز پذیرفت.

محمد خاتمی  ۳/۲/۷۵ روزنامه سلام امروز به جرات می‌توان گفت در زندگی قومی‌که عزم تعالی و پویایی کرده است هیچ تحول کارساز پدید نخواهد آمد، مگر آن که از متن تمدن غرب بگذرد و شرط دگرگونی اساسی، آشنایی با تمدن غرب و لمس روح آن یعنی «تجدد» است. کسانی که با این روح آشنا نیستند هرگز به پدید آوردن دگرگونی سودمند در زندگی خود توانا نیستند. باریشرط تحول اساسی گذر از تمدن غربی است و مراد از آشنایی با مبانی  تفکر و تمدن جدید است که در پس مظاهر آن نهفته است و سوگمندانه اقوامی‌نظیر ما هنوز از آن محروم هستیم!
محمد خاتمی  آریا ۲۸/۶/۷۸ : شما برای‌ این‌که‌ بتوانید پیشرفت‌ بکنید، راهی‌ جز راه‌ غرب‌ ندارید و راه‌ غرب‌ یعنی‌ پذیرش‌ خرد غربی .

محمد خاتمی لوموند ۲۴/۹/۱۹۹۸ : آمریکا و آمریکایی‌ها برایم فوق العاده جالبند !

محمد خاتمی در اولین سالگرد دوم خرداد در دانشگاه تهران : اگر دین هم در برابر آزادی قرار بگیرد این دین است که باید محدود شود نه آزادی!

محمد خاتمی کیهان، ۱۲/۶/۸۷، ص۲، یادداشت روز :

در دیدار با زنان حزب مشارکت در بررسی «جایگاه زن در قرآن : این سخن عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری که وحی الهام بر پیامبر بوده و ماهیت قرآن بر ما آشکار نیست و نمی‌توان به آن استناد کرد درست است… ! در حال حاضر مطالب قرآن با برخی دریافت‌های بشری سازگار نیست؛ چرا که احکام آن متناسب با زندگی قبیله‌ای است و اگر بپذیریم احکام کتاب آسمانی مسلمانان قطعی و جاودانه است، باید بگوییم که زندگی مورد نظر اسلام زندگی قبیله‌ای است!  در زمان حاضر بنابر ادله‌ای که ذکر کرده، قرآن کریم برای ما قابل استناد نیست.

محمد خاتمی صبح امروز،۲۱/۹/۷۸ : معتقدم که دین برای آن که بماند نباید آن را محصور در یک برداشت خاصی کرد. طبع بشر چنین است که اگر دین یا هر نهاد دیگری را وافی به مقصود نیافت یا آن را کنار گذارد و یا برداشت تازه از آن خواهد داشت و این امری است که در تاریخ رخ داده و باز هم رخ خواهد داد.

روزنامه صبح امروز متعلق به حجاریان (۱۲/۸/۷۸، ص۸) : از ضرورت آزادی جنسی، مثل هم جنس بازی سخن به میان آورده، نوشته است : دامنه تساهل، امور جنسی و هم جنس بازی را نیز فرا می‌گیرد، این امور مردود است ولی نباید ممنوع باشد .

محمد خاتمی کیهان ۲۳/۱۱/۷۹ : شعار جاویدان انقلاب اسلامی همان خواست تاریخی ملت یعنی استقلال، آزادی، پیشرفت است.

دروغ بزرگ محمد خاتمی آفتاب یزد، ۲۵/۱۱/۷۹: و امام به عنوان مرجع دینی خواستار تحقق سه خواست تاریخی ملت ایران یعنی استقلال،‌ آزادی و پیشرفت شد.

محمد خاتمی مجلس پنجم : سروش ملا صدرای زمان است.  آیندگان به عظمت وی پی خواهند برد!

سروش روزنامه نشاط، خرداد ۷۸ : حکومت دینی جلوی رشد علمی را می‌گیرد. درنظام لاییک ترکیه، روحیه علمجویی و حقیقت طلبی بهتر رشد کرده است، زیرا آن‌جا ارزش‌های دینی را با علم مخلوط نکرده است.
عطریان فر، ویژه نامه اعتماد ملی،۱۲/۱۱/۸۷، ص۱۶:

 آقای خاتمی برای دور آینده می‌خواهد از مدل ترکیه بهره گیرد.

محمد خاتمی جهان اسلام، ۱۵/۶/۷۷ :

 جناب آقای مهاجرانی از ارزنده ترین چهره‌های انقلاب و کشور، خدمت گزار آزاده و اندیشمند آیین و مردمند.

محمد خاتمی ایران، ۲۶/۹/۷۹:

برادرمان جناب آقای مهاجرانی از زمره مردان دیندار، اندیشه ورز و انسان دوست هستند که قطعا در هر کجا که باشند منشا خیر و برکت خواهند بود.

بخشی از نامه معروف به جام زهر خطاب به رهبری از سوی نمایندگان مجلس ششم - حیات نو، به نقل از کتاب وسوسه شیطانی :

 شاید در صفحات تاریخ پرفراز و نشیب معاصر ایران هیچ زمانی را به حساسیت امروز نتوان یافت، تنها با تسامح  می‌توان وضعیت ایران را در زمان اشغال در جنگ جهانی دوم و یا پیش از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ با وضع کنونی قابل مقایسه دانست که در اولی با قطع هرگونه امید در داخل،‌ عامل خارجی سرنوشت کشور را رقم زد و در برههِ دوم، دور اندیشی و اراده و تدبیر حضرت امام خمینی و اتکای به مردم کشور را نجات داد؛ اما شاید دوره کنونی از این لحاظ بی مانند باشد که شکاف‌های سیاسی و اجتماعی با تهدید خارجی و برنامه آشکار دولت ایالا‌ت متحده آمریکا به عنوان قدرتی که در برابر خود مانعی نمی‌بیند،برای تغییر نقشه ژئوپولتیک منطقه هم‌زمان شده و نظام ناچار به کنش و واکنش در برابر این برنامه است
اگر جام زهری باید نوشید، قبل از آن‌که کیان نظام و مهم‌تر از آن استقلا‌ل و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد باید نوشیده شود و بی‌تردید این برخورد خردمندانه و متواضعانه از سوی ملت با همان پاداشی مواجه می‌شود که امام عزیز راحل روبه‌رو شد. این اقدام؛ نشانهِ تدبیر، دوراندیشی، مصلحت‌جویی و خیرخواهی و توفیق الهی است.

سعید حجاریان ، روزنامه صبح امروز ( ۱۲ / ۸ / ۷۸  ، ص ۸ ) : 

همجنس بازی در کشور ما باید آزاد باشد
از جهت حقوقی نباید ممنوع باشد 
گرچه از نظر اخلاقی زشت است.

کلیپ صوتی «فتنه تغلب»بیانات رهبر انقلاب در آستانه سالروز برگزاری نماز جمعه تاریخی ۲۹ خرداد ۱۳۸۸

برای دریافت فایل ، با توجه به سرعت اینترنت خود ، یکی از سه لینک روبرو را کلیک نمایید:



پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR کلیپ صوتی «فتنه تغلب» را با توجه به بیانات رهبر انقلاب در بیست و پنجمین سالروز رحلت امام خمینی درباره ایستادن با قهر و غلبه مقابل رأی مردم تهیه و در آستانه سالروز برگزاری نماز جمعه تاریخی ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ منتشر می‌کند.
 
http://farsi.khamenei.ir/ndata/home/1393/139303271514f6402.jpg

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در این صوت می‌شنوید:

*  هیچ قدرت و غلبه‌اى در مکتب امام که از تغلب و از اِعمال زور حاصل شده باشد، مورد قبول نیست. در نظام اسلامى قهر و غلبه معنا ندارد؛ قدرت معنا دارد، اقتدار معنا دارد، اما اقتدارِ برخاسته‌ى از اختیار مردم و انتخاب مردم؛ آن اقتدارى که ناشى از زور و غلبه و سلاح باشد، در اسلام و در شریعتِ اسلامى و در مکتب امام معنا ندارد؛ آن قدرتى که از انتخاب مردم به‌وجود آمد، محترم است؛ در مقابل آن، کسى نبایستى سینه سپر بکند، در مقابل او کسى نباید قهر و غلبه‌اى به کار ببرد که اگر یک چنین کارى کرد، اسم کار او فتنه است؛ این آن نسخه‌ى جدیدى است که امام بزرگوار ما به دنیا عرضه کرد و به ادبیات سیاسى عالم این فصل مهم را افزود.
مراسم بیست و پنجمین سالروز رحمت حضرت امام خمینی ۱۳۹۳/۰۳/۱۴ 

*  یکی از شاخصه‌های حکومت امیرالمؤمنین، برخاسته از اراده مردم و خواست مردم است. «تغلّب» - یعنی از راه غلبه و زور بر مردم حاکم شدن - در منطق امیرالمؤمنین نیست. با این که خود را بر حق می‌دانست، اما کنار نشست، تا وقتی مردم آمدند، اصرار کردند، ابرام کردند، شاید گریه کردند، التماس کردند که آقا شما بیا زمام امور ما را در دست بگیر. آن وقت آمد و زمام امور مردم را در دست گرفت. خودش گفت که اگر مردم نیامده بودند؛ اگر مردم اصرار نمی‌کردند، اگر این طلب جدّی مردم نبود، من علاقه‌ای به این کار نداشتم. قدرت در دست گرفتن و اعمال اقتدار، برای امیرالمؤمنین جاذبه‌ای ندارد. قدرت‌طلبی برای کسانی جاذبه دارد که می‌خواهند خواهشهای نفسانی و هواهای نفسانی خودشان را ارضا کنند، نه برای امیرالمؤمنین. او دنبال تکلیف شرعی است؛ دنبال اقامه حقّ است. مردم قدرت را به او سپردند، او هم قدرت را گرفت و بعد با اقتدار آن قدرت را نگه داشت. آن جایی هم که کسانی با قدرت اسلامی او، با حکومت اسلامی او معارضه کردند، هیچ مجامله و ملاحظه‌ای نکرد. صحابه پیغمبرند، باشند! موجّهین‌اند، باشند! سابقه جهاد در راه اسلام دارند، داشته باشند! با حکومت حق معارضه و مقابله کرده‌اند و باید در مقابلشان با اقتدار ایستاد؛ و ایستاد! این سه جنگ امیرالمؤمنین از این قبیل بود. اینها شاخصه یک حکومت صحیح است.

فتنه خوانی=>مهم: جنایت ۳۲۴٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ تومانی! / چه کسی پاسخگوی این خسارات است؟

خسارات مادی وارده توسط فتنه به کشورمان بالغ‌بر بیش از ۳۲۴ هزار میلیارد تومان است! عددی که می‌تواند در حال حاضر بیش از دو میلیون و صد و شصت‌وسه هزار فرصت شغلی جدید را در کشور فراهم آورد.

به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما»؛ انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ که می‌توانست به‌عنوان روزی شیرین در تاریخ این کشور تبدیل شود، به دست کسانی به کام این ملت تلخ شد که ادعا می‌کردند و می‌کنند که رأی مردم فصل الخطاب است و بس.

حضوری که در آن برهه زمانی می‌توانست به بزرگ‌ترین پشتوانه برای نظام اسلامی تبدیل شود، دیری نگذشت که به‌یک‌باره و بر اساس یک طراحی خارجی و فریب داخلی، به تاراج برده شد و با کم‌ظرفیتی عده‌ای خاص، می‌رفت که به یک بحران بزرگ تبدیل شود اما با درایت رهبر معظم انقلاب و حضور مردم، فتنه ۸۸ نیز با همه ابعاد آن به محلی برای رسوایی تبدیل شد.

اما سؤال اصلی اینجاست که چه کسی باید پاسخگوی آن‌همه خسارت باشد و باید چه مجازاتی برای عاملان فتنه ۸۸ در نظر گرفته شود تا میزان جرم و کیفر در همخوانی با یکدیگر قرار گیرد؟

برای پاسخ به این سؤال باید نگاهی به میزان خسارت‌های وارده داشت تا بر اساس آن، کیفر لازم نیز درک شود.

خسارت‌های مالی و جانی فتنه ۸۸

ملموس‌ترین خسارت وارده در فتنه ۸۸ به خسارات مالی بازمی‌گردد که در جریان فتنه به اموال عمومی و خصوصی واردشده است و حجم آن نیز آمار قابل‌توجهی را به خود اختصاص می‌دهد.

آشوب و شورش‌های خیابانی چندماهه، که با آتش زدن اموال عمومی و دولتی، تخریب بانک‌ها و سازمان‌های دولتی و... همراه بود، ازلحاظ اقتصادی هزینه‌های میلیاردی به دنبال داشت؛ اما خسارت اقتصادی اصلی در سطح کلان بود که با ایجاد بی‌ثباتی و ناامنی در کشور، سرمایه‌گذاری خارجی را به خطر انداخت، در تعاملات اقتصادی کشور با دنیای خارج به‌ویژه کشورهای غربی خلل ایجاد کرد و از همه مهم‌تر اینکه در تشدید تحریم‌های دشمن علیه نظام اثر مستقیم داشت.

با توجه به گزارش شهرداری تهران، در فتنه ۸۸ بیش از 63 میلیارد تومان به اموال عمومی تهران خسارت وارد شد و علاوه بر این تعداد ۱۱ بانک دولتی و خصوصی و موسسه اعتباری در حوادث اغتشاشات ۸۸مورد تخریب و آتش‌سوزی واقع شدند که هزینه‌های نوسازی آن‌ها به‌حساب سود و زیان بانک رفته و معادل آن از سود صاحبان سهام کاسته شده است.(1)

مجموع خسارات وارده و هزینه بازسازی فقط بانک‌ها در حوادث ۸۸ که به تفکیک هر بانک قابل احصاء حداقل ۵٫۲۶ میلیارد ریال برآورد گردیده است.

دیگر خسارات مالی،آثار زیان‌بار ناشی از تشدید تحریم‌های بعد از فتنه منتهی به گرانی و تورم و فشار به مردم و دولت در ارائه خدمات بهداشتی، درمانی و تأمین معیشت مردم از یک‌سو و از سوی دیگر عدم وصول مطالبات در حوزه تجارت و بازرگانی از عدم وصول و ایصال به‌موقع درآمدهای نفتی و گازی و اخلال در کلیت تراز تجاری- بازرگانی و نفت به میزان بیش از 100 میلیارد دلار است که یکی ارقام جزء آن را در استنکاف کمپانی انگلیسی شل در تسویه بدهی ۸٫۲ میلیارد دلاری خود هم‌اکنون شاهدیم.(2)

ضمن آنکه این حوادث قربانیان جانی نیز به همراه داشته است و در محاسبه آن نیز باید در نظر داشت که ۸٫۲ میلیارد تومان دیه بدل از قصاص ۲۲ نفر شهید حوادث سال ۸۸و 14 میلیارد تومان دیه بدل از قصاص تعدادی دیگر از شهروندان که درهرحال مقصر یا بی‌گناه قربانی این حوادث شدند، در برابر قوانین و مقررات برشمرده می‌شود و جنبه خصوصی جرم اصحاب فتنه را متکی به‌قاعده حقوقی سبب اقوی از مباشر متوجه سران آزاد و در حصر فتنه می‌نماید.(3)

با احتساب این موارد، خسارات مادی وارده توسط فتنه به کشورمان بالغ‌بر بیش از ۳۲۴ هزار میلیارد تومان خواهد بود! عددی که می‌تواند در حال حاضر بیش از دو میلیون و صد و شصت‌وسه هزار فرصت شغلی جدید را در کشور فراهم نموده و بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور را رفع کند.

خسارت‌های بین‌المللی فتنه ۸۸

مشارکت بیش از ۸۰ درصدی مردم ایران در انتخابات سال ۸۸ در شرایطی به وقوع پیوست که به‌زعم بسیاری از ناظران بین‌المللی، مردم ایران به دلیل وجود فشارهای خارجی از سیاست‌های نظام گریزان بودند اما این حضور تاریخی نشان از آن داشت که پشتوانه مردمی نظام بیش از آن چیزی دست که تحلیل گران خارجی در نظر دارند.

در حالی مشارکت بالای مردمی به‌عنوان مهم‌ترین دستاورد نظام در عرصه بین‌المللی به‌حساب می‌آید اما جای تأسف است که گسترده‌ترین پیامدها و خسارت‌های فتنهٔ ۸۸ در عرصهٔ بین‌المللی بود.

ایجاد نگرانی در حامیان و وفاداران به انقلاب اسلامی در سراسر جهان، افزایش تحرکات ضد ایرانی کشورهای منطقه (نشست الجنادریه عربستان با حضور عناصر فتنه و تکرار ادعای امارات در مورد جزایر سه‌گانه)، تشدید بدبینی سازمان‌های بین‌المللی مثل کمیسیون حقوق بشر و... به ایران و کمک به بهانه‌گیری‌های آن‌ها، آسیب دیدن حیثیت و اعتبار بین‌المللی نظام و جری شدن ضدانقلاب خارج نشین در تحرکات ضد ایرانی و از همهٔ این‌ها مهم‌تر، تغییر رفتار آمریکا و غرب در قبال ایران و درنتیجه، تشدید فشارها و تحریم‌های علیه ایران، چند نمونه از این پیامدهاست.

باوجودآنکه آرای رئیس‌جمهور منتخب در انتخابات ۸۸ از حمایت گسترده افکار عمومی از وی خبر می‌داد اما به دلیل همان حوادث بود که بسیاری از کشورهای اروپایی از ارسال پیام تبریک به رئیس‌جمهور منتخب خودداری کردند که این موضوع نیز خدشه فراوانی به حیثیت بین‌المللی ایران وارد آورد.

از همه این موارد مهم‌تر آنکه، پس از فتنه ۸۸ پرونده هسته‌ای ایران در مسیر بسیار نادرستی (به لحاظ دید افکار عمومی دنیا) قرار گرفت و اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا، در واکنش به حوادث انتخابات هشتاد و هشتگفت: «من دربارهٔ وقایع ایران نمی‌توانم سکوت کنم و عمیقاً نگران خشونت‌ها هستم و هیچ راهی برای تأیید صحت انتخابات ایران وجود ندارد. جهان بدون در نظر گرفتن نتیجهٔ انتخابات، نظاره‌گر وقایع ایران است و از مشارکت مردمی الهام گرفته است. ما دپیلماسی سرسختانه‌ای را در قبال ایران دنبال خواهیم کرد.» (4)

واضح است مردم ایران که آن حماسه بزرگ را آفریدند در انتظار دادگاه رهبران و عاملان فتنه هستند تا شاید اندکی از خسارات از پیش‌گفته شده جبران شود و توهین و بی‌اعتنایی که به جمهوریت نظام شده بود، جبران گردد.

پی نوشت:

1- خسارت 63 میلیارد تومانی به اموال عمومی در فتنه 88

2- جوانب عمومی و خصوصی جرایم فتنه 88 - روزنامه رسالت

3- جوانب عمومی و خصوصی جرایم فتنه 88 - روزنامه رسالت

4- شورش اشرافیت بر جمهوریت، ریشه یابی حوادث سال 88، حمیدرضا اسماعیلی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 401

مهم: بازخوانی تطبیقی فرمایشات مهم امام خامنه ای در 14خرداد92 با عملکرد دولت یازدهم

رهبر معظم انقلاب در پاسخ به وعده‌های رنگارنگ کاندیداها و اظهارنظرهای غیرمنصفانه ایشان دربارۀ دولت دهم، ابتدا از سیاهنمایی‌های مطلق برخی نامزدها درباره شرایط کشور انتقاد کردند و سپس درباره وعده‌های پرطمطراق به آن‌ها گوشزد کردند که طوری وعده ندهند که اگر رئیس‌جمهور شدند، قادر به اجرای آن وعده‌ها نباشند و به دنبال بهانه‌جویی بیفتند.

به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما»؛یک سال پیش در چنین روزهایی، هشت نامزد انتخابات ریاست جمهوری به شدت در حال تبلیغات انتخاباتی بودند تا بتوانند با جلب نظر مردم، سکان‌دار اجرایی کشور شوند.

در آن زمان، اکثر نامزدهای هشت‌گانه، مسابقه وعده‌های جذاب و بزرگ گذاشته بودند و هر یک با دادن شعارهای مختلف تلاش داشتند آراء توده‌های مردم را به سمت خود جلب کنند. از نگاه اصحاب فن، کارشناسان و مدیران اجرایی کشور، بسیاری از وعده‌های نامزدها در انتخابات سال ۱۳۹۲ با نگاه منطقی، دور از دسترس می‌نمود، اما شاید مشکلات اقتصادی سال‌های اخیر آن‌چنان مردم را آزرده بود که آن‌ها دیگر به امکان عملی شدن وعده‌های نمی‌اندیشیدند و به ظاهر وعده‌ها اکتفا می‌کردند.

حسن روحانی یکی از نامزدهایی بود که وعده‌های پرشمار و جذابی ارائه می‌کرد و شاید اشتباه نباشد که بگوییم بیشترین و پرحرارت‌ترین وعده‌ها را او مطرح می‌کرد. مثلاً روحانی برای بهبود اقتصاد کشور آن‌چنان سخن می‌گفت و از دولت‌های نهم و دهم آن‌قدر قاطعانه انتقاد می‌کرد که هر انسان بی‌طرفی گمان می‌کرد که اگر امثال روحانی در این چند سال گذشته به جای احمدی‌نژاد رئیس دولت بودند، حتماً تمامی نقاط ایران به گلستان تبدیل شده بود و هیچ یک از مشکلات سال‌های اخیر بروز پیدا نمی‌کرد.

در همان گیرودار مسابقه وعده‌ دادن و سیاه‌نمایی اوضاع کشور از سوی اکثر نامزدها، رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم بیست و چهارمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی (ره)، سخنان مهمی خطاب به نامزدها مطرح کردند و عملاً ایرادات فاحش شیوه‌های تبلیغاتی آنان را برشمردند؛ ایراداتی که اگر اصلاح نمی‌شد در صورت پیروزی در انتخابات، حتماً دامان وعده‌دهندگان را می‌گرفت.

امام خامنه ای:«(نامزدها) وعده‌های نشدنی ندهند. من به نامزدهای گوناگون عرض می‌کنم جوری حرف بزنید که اگر در خرداد سال آینده نوار امروز شما را جلوی خودتان گذاشتند یا پخش کردند، شرمنده نشوید؛ جوری وعده بدهید که اگر چنانچه آن وعده را بعداً به رخ شما کشیدند، مجبور نباشید تقصیر را گردن این و آن بگذارید که نگذاشتند، نشد. کاری را که می‌توانید انجام دهید، وعده بدهید»

رهبر معظم انقلاب همچنین خطاب به نامزدهای ریاست جمهوری، از آنان خواستند قول‌هایی به مردم بدهند؛ قول‌هایی درباره عدم حاشیه‌سازی خود و اطرافیان، تمرکز بر رسیدگی به مسائل اقتصادی کشور و شاید مهم‌تر از همه عدم امتیاز به بیگانگان با این تصور غلط که «به دشمنان امتیاز بدهیم تا عصبانیت آن‌ها را نسبت به خودمان کم کنیم.» اگر بار دیگر نگاهی به سخنان یک سال پیش مقام معظم رهبری بیندازیم، کاملاً مشخص است که ایشان در تمامی حوزه‌های چالشی کشور، مسیر درست را به رئیس‌جمهور منتخب نشان دادند: در اقتصاد بر حل مشکلات تأکید کردند، درباره حاشیه‌سازی اطرافیان به رئیس دولت تذکر دادند، ظرفیت‌های قانونی گسترده رئیس دولت را بازگو کردند و در حوزه سیاست خارجی نیز بر گمان باطل کوتاه آمدن در برابر دولت‌های زورگو به بهانه تعامل سازنده با جهان، خط بطلان کشیدند. بدون تردید، اینک بازخوانی فرمایشات مقام معظم رهبری، بسیار آموزنده است، خصوصاً برای رئیس دولت یازدهم:

«(نامزدها) وعده‌های نشدنی ندهند. من به نامزدهای گوناگون عرض می‌کنم جوری حرف بزنید که اگر در خرداد سال آینده نوار امروز شما را جلوی خودتان گذاشتند یا پخش کردند، شرمنده نشوید؛ جوری وعده بدهید که اگر چنانچه آن وعده را بعداً به رخ شما کشیدند، مجبور نباشید تقصیر را گردن این و آن بگذارید که نگذاشتند، نشد. کاری را که می‌توانید انجام دهید، وعده بدهید. رئیس‌جمهور در کشور ما و طبق قانون اساسی ما، امکانات فوق‌العاده زیادی در اختیار دارد. رئیس‌جمهور امکاناتش در قانون اساسی، امکانات وسیعی است؛ رئیس‌جمهور بودجه‌ی کشور را در اختیار دارد، همه‌ی ارکان اجرائی کشور را در اختیار دارد، ترتیب اجرای قوانین را در اختیار دارد، توانائی استفاده از همه‌ی افراد صاحب‌نظر را در سراسر کشور در اختیار دارد؛ رئیس‌جمهور در همه‌ی مسائل گوناگون دستش باز است. تنها محدودیتی که برای رئیس‌جمهور در کشور ما وجود دارد، محدودیت قانون است؛ قانون فقط به او محدودیت می‌دهد که این هم محدودیت نیست؛ قانون، هدایت‌کننده است؛ محدودکننده نیست. قانون، راه را نشان می‌دهد که چگونه حرکت کنیم. آن کسانی که امروز با مردم حرف می‌زنند، آنچه که توانائی انجام آن را دارند و مردم به آن احتیاج دارند، آن را با مردم در میان بگذارند؛ قول بدهند با عقل و درایت عمل خواهند کرد؛ اگر برنامه‌ای در هر موردی از مسائل دارند، آن برنامه را برای مردم ارائه کنند؛ قول بدهند که با پشتکار و ثبات قدم در این میدان پیش خواهند رفت؛ قول بدهند که از همه‌ی ظرفیت‌های قانون اساسی برای اجرای وظیفه‌ی بزرگِ خودشان استفاده خواهند کرد؛ قول بدهند که به مدیریت اوضاع کشور خواهند پرداخت؛ قول بدهند که به مسئله‌ی اقتصاد – که امروز میدان چالش تحمیلی بر ملت ایران از سوی بیگانگان است – به‌خوبی خواهند پرداخت؛ قول بدهند حاشیه‌سازی نمی‌کنند؛ قول بدهند دست کسان و اطرافیان خود را باز نخواهند گذاشت؛ قول بدهند که به منافع بیگانگان، به بهانه‌های گوناگون، بیش از منافع ملت ایران اهمیت نخواهند داد. بعضی با این تحلیل غلط که به دشمنان امتیاز بدهیم تا عصبانیت آن‌ها را نسبت به خودمان کم کنیم، عملاً منافع آن‌ها را بر منافع ملت ترجیح می‌دهند؛ این اشتباه است.»

رهبر معظم انقلاب همچنین خطاب به نامزدهای ریاست جمهوری، از آنان خواستند قول‌هایی به مردم بدهند؛ قول‌هایی درباره عدم حاشیه‌سازی خود و اطرافیان، تمرکز بر رسیدگی به مسائل اقتصادی کشور و شاید مهم‌تر از همه عدم امتیاز به بیگانگان با این تصور غلط که «به دشمنان امتیاز بدهیم تا عصبانیت آن‌ها را نسبت به خودمان کم کنیم.» اگر بار دیگر نگاهی به سخنان یک سال پیش مقام معظم رهبری بیندازیم، کاملاً مشخص است که ایشان در تمامی حوزه‌های چالشی کشور، مسیر درست را به رئیس‌جمهور منتخب نشان دادند: در اقتصاد بر حل مشکلات تأکید کردند، درباره حاشیه‌سازی اطرافیان به رئیس دولت تذکر دادند، ظرفیت‌های قانونی گسترده رئیس دولت را بازگو کردند و در حوزه سیاست خارجی نیز بر گمان باطل کوتاه آمدن در برابر دولت‌های زورگو به بهانه تعامل سازنده با جهان، خط بطلان کشیدند. بدون تردید، اینک بازخوانی فرمایشات مقام معظم رهبری، بسیار آموزنده است، خصوصاً برای رئیس دولت یازدهم:

به هر روی، اینک فرصت مناسبی است که در آستانه سالگرد انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهور یازدهم، وعده‌های بزرگ او را مرور کنیم؛‌وعده‌هایی که او سال گذشته در چنین روزهایی شهر به شهر سفر می‌کرد و بر زبان می‌راند. در این گزارش قصد داریم به طور مصداقی نشان دهیم که چرا معتقدیم بسیاری از وعده‌های روحانی، عملی نشده و به بوته فراموشی سپرده شده و بسیاری نیز نقض شده‌اند. پیگیری وعده‌های روحانی از آن روی، اهمیت بیشتری می‌یابد که خود وی پس از انتخابات چندین بار بر پایبندی‌اش بر وعده‌هایی که به مردم داده، تأکید ورزیده است. همچنین روحانی اخیراً نیز با بیان این که دولت خود را معصوم نمی‌داند، خواستار نقد سازنده دولتش شده است. بنابراین معتقدیم حداقل خاصیت این گزارش، یادآوری برخی وعده‌های روحانی در انتخابات ریاست جمهوری است که شاید از یاد او رفته باشد. طبیعتاً این گزارش با مرور بر میزان پایبندی روحانی به وعده‌هایش مشخص می‌کند که فرامین و توصیه‌های یک سال پیش رهبر معظم انقلاب، چقدر دوراندیشانه و مدبرانه بود و اگر روحانی همان زمان به فرامین رهبری عمل می‌کرد شاید امروز با این لیست بلند وعده‌های بی‌عمل روبرو نبود.

دولت تدبیر و امید خود را در همه زمینه‌ها پاسخگوی مردم می داند و این را جزو وظایف خود می داند. آیا دولت تاکنون درباره گرانی مستمر خودرو در یک سال اخیر، پاسخگو بوده است؟

وعده‌های روحانی

شواهد عدم تحقق وعده ها

برنامه ای دارم که از همه متخصصان استفاده کنم.

اخراج ۳ هزار نفر از مدیران کشور طی ۶ ماه اول دولت روحانی/ اخراج دانشمندان هسته ای

اکنون برخی استان های ما احساس می کنند که توانایی استان را دارند اما متأسفانه اداره استان ها به تهران متمرکز شده است. باید بار را از دوش تهران برداریم.

هیچ اقدامی برای رفع تمرکز از تهران صورت نگرفته؛ هیچ طرحی هم ارائه نشده است

اساس کشور باید بر اساس قانون و ادامه آن دارای شفافیت باشد

نقض مکرر قوانین از جمله قانون هدفمندی یارانه‌ها – برداشت غیرقانونی از صندوق توسعه ملی

اداره کشور باید علمی باشد، باید حکمرانی شایسته باشد و از نخبگان استفاده شود، باید با شفافیت با مردم حرف زد، باید آمارها دقیق باشد

انتصابات فامیلی، جناحی و اخراج نیروهای ارزشی – ارائه آمارهای مبهم درباره میزان انصرافی ها از دریافت یارانه

چپ و راست فرقی نمی کند برای مسئولیت فرد متدین، دلسوز و کسی که قانون اساسی را قبول دارد و دلش می سوزد را باید به کار گماشت.

به اعتراف حامیان روحانی همچون مطهری، دولت یازدهم نیروهای اصولگرا را حذف کرده است

عدالت یعنی یک مسئول یک هواپیمایی برمی دارد فقط زن و بچه‌های خود و خبرنگاران را همراه خود به سفری نبرد بلکه کارآفرینان را در آن سفر به همراه داشته باشد

سفر خانوادگی روحانی به کیش و شمال

به رئیس سازمان صداوسیما بگویید که اگر به کسی توهین شد به آن شخص وقت دفاع دهد چرا که نباید سرمایه‌های انقلاب را تلف کنیم.

فشار به صداوسیما برای جلوگیری از ورود منتقدان دولت و مدیران دولت سابق

برای تحقق حماسه سیاسی باید روی تعامل بیشتر با روحانیون حساب باز کنیم.

انتقادات گسترده علما و مراجع از دولت

اگر رئیس جمهور شوم محیط امن و آزادی را فراهم می کنم؛ همچنین به بداخلاقی های سیاسی پایان می دهم.

بداخلاقی سیاسی در تخریب دولت قبل، اهانتهای مکرر به منتقدان دولت

برنامه پنجم توسعه علی القاعده در چارچوب سیاست های کلی بوده است که از طرف رهبری نظام ابلاغ شده است اما اگر دولتی در اجرای برنامه مشکلی دید راه حل آن است که لایحه اصلاحیه به مجلس فرستاده شود.

عدم اجرای بخش های متعددی از قانون برنامه پنجم

رئیس جمهور باید بداند که بحث رقابت ها مربوط به قبل از انتخابات است. همه حرف ها و جناح بندی ها مربوط به فضای قبل از انتخابات است، زمانی که رئیس جمهور مشخص شد باید بین حامیانش و آن کسی که حامی رقیبش بوده رئیس جمهور به عدالت رفتار کند.

ادبیات نامناسب رئیس جمهور در برابر منتقدان تشدید فشارها به منتقدان دولت و تعطیلی رسانه‌های جریان اصولگرا

ما باید از صاحب نظران استفاده کنیم در دولت من نه تنها از کارشناسان دولتی استفاده می شود بلکه از بخش خصوصی و کارآفرینان نیز استفاده خواهد شد. در انتخاب وزیر نیز با تشکل های مربوطه مشورت خواهم کرد.

انتقادات مکرر فعالان بخش خصوصی درباره بی توجهی دولت به دیدگاه‌های آن ها

ما در خرد جمعی باید به مشورت اهمیت دهیم و آن زمانی رخ خواهد داد که خودشیفته نباشیم.

بی سواد خواندن منتقدان

نمایندگان مردم در مجلس نیز بر کار رئیس جمهور باید نظارت کنند.

انتقاد از سؤالات و تذکرات نمایندگان به دولت و طرح موضوع یکی بودن دولت و مجلس

اگر روشن شود فردی در دولت تخلف کرده باید با وی برخورد شود در اینجا خط قرمزی وجود ندارد و قانون برای همه مساوی است.

حمایت همه جانبه از رانت ۶۵۰ میلیون یورویی- عدم برخورد با حاشیه پردازی اطرافیان

برنامه هسته ای برای توسعه و عظمت کشور است و دولت من با کمترین هزینه این حق را تثبیت می کند.

پلمپ سانتریفیوژها پس از توافق ژنو

دولت تدبیر از تهمت و تخریب پرهیز خواهد کرد

افراطی، مغرض و بی سواد خواندن منتقدان و ایراد اتهام به سودجویی آن ها از تحریم ها

این دولت حتی به آن هایی که هشت سال به ماها تهمت زدند، مقابله به مثل نخواهد کرد.

انتقادات یک طرفه از دولت احمدی نژاد در صداوسیما تا جایی که رسانه‌های حامی دولت هم معترض شدند

دولت تدبیر دولتی سازش ناپذیر و تسلیم دشمنان نخواهد شد، با این وجود ماجراجویی هم در سیاست ها نخواهیم داشت.

توافق ذلت بار ژنو- کوتاهی در برابر گستاخی های مقامات آمریکایی

با اجماع نظر کاری می کنم که محیط امنیتی از بین برود.

امنیتی ترین دولت تاریخ، دولت فعلی است

خط قرمزها زیاد نیست و قانون اساسی و نکاتی که مقام معظم رهبری به آن اشاره داشته از خط قرمزها محسوب می شود و نباید برخی ها سلیقه ای این خط قرمزها را افزایش دهند.

خط قرمز اعلام کردن انتقاد از مفاسدی چون کرسنت یا بنزین پتروشیمی

اساساً اولین شرط دولت شایسته و کارآمد در کنار شفافیت پاسخگویی است؛ دولت باید ضمن شفافیت در همه امور به مردم پاسخگو باشد.

هنوز کسی آمار دقیق انصرافی ها را نمی داند- پنهان کردن جزئیات توافق ژنو- عدم شفافیت در رانت ۶۵۰ میلیون یورویی

دولت دهم برخی از مصوبات مجلس را دولت بدون هیچ دلیلی اجرا نمی کرد.

عدم اجرای مصوبات مجلس در قانون بودجه همچون یکسان سازی نرخ ارز از سوی دولت یازدهم

تحریم ها را قدم به قدم کاهش داده و در نهایت آن ها را خواهیم شکست.

تحریم ها بیشتر شده است

در اداره کشور از مشورت و راهنمایی هاشمی و خاتمی استفاده می کنم.

این وعده، کاملاً در حال اجرا است

بنده از همه قوت دولت های گذشته نیز استفاده می کنم

طبق گزارش های تلویزیونی روحانی، دولت گذشته هیچ نقطه قوتی نداشته است

ما در سیاست خارجی باید منافع کشور و امنیت ملی را حفظ کنیم و شرایطی فراهم کنیم که فرصت های لازم برای مردم به وجود بیاید.

در توافق ژنو، منافع کشور حفظ نشد

پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران ظالمانه به شورای امنیت رفت؛ باید پرونده به شورای حکام بازگردد.

فعلاً کدخدا اجازه نمی دهد

در دولت بنده شایسته سالاری حاکم است باید از شایسته‌ها استفاده کرد متأسفانه طی ۸ سال اخیر اتوبوسی رفتند و اتوبوسی آمدند من با این کارها مخالفم. شایسته منتقد بهتر است شایسته ای است که مخالفتش را بیان نکند.

برکناری قطارگونه ۳ هزار مدیر فقط در ۶ ماه اول دولت یازدهم

به هیچ حزبی تعهدی ندارم و دولت تدبیر و امید فراجناحی خواهد بود و از جناح های مختلف و افرادی که جناح های مختلف دارند استفاده خواهم کرد و تاکنون نیز در مسئولیت های مختلف این کار را کرده و به مشکلی نیز برنخورده ام.

دولت کاملاً در اختیار اصلاح طلبان و کسانی است که به هاشمی هیچ نقدی نداشته باشند.

معیار برای اعضای کابینه راست گویی، درست کرداری، روشن اندیشی، واقع بینی و آینده نگری است که همه این موارد را می توان در کلمه درست کردار جمع کرد.

در جلسه رأی اعتماد، دروغ های افرادی چون زنگنه و نجفی افشا شد

دولت باید قانون گرا باشد و قانون گرایی یک اصل است چه این قانون، قانون اساسی باشد و یا قانون تصویب شده مجلس و یا شبه قانون باشد؛ بنابراین دولت موظف است به قانون و اسناد فرادستی عمل کند.

تخلف دولت از قانون بودجه و قانون برنامه پنجم توسعه

ما در برابر قدرت های بزرگ نه تسلیم می شویم نه در مسیر تقابل قرار می گیریم. ما مسیر تعامل سازنده را داریم.

احتمالاً سکوت در برابر گستاخی های آمریکا، به معنای تعامل سازنده است

من دوست ندارم در سفرهای استانی نامه ای دریافت کنم که درخواست پول کنند. من دوست دارم در نامه‌ها نقد عملکرد من باشد. باور کنیم که اگر به حرف مردم گوش دهیم کشور بهتر اداره می شود.

حذف اجازه صحبت به دانشجویان منتقد از برنامه‌های سفر استانی و جمع آوری نامه‌های مردم در سفرهای محدود استانی

به همه هم وطنان قول می دهم که افتخارات بزرگان ایرانی که برخی کشورهای همسایه آن را تصاحب کردند برگردانم و احترام پاسپورت ایرانی نیز برگردانده می شود.

آمریکا به نماینده ایران در سازمان ملل، ویزا نداد

موضوع دانشجویان خارجی نیز باید حل شود به طوری که دانشجویان دوره کارشناسی به کشور برگردند و ادامه تحصیل دهند و دانشجویان دوره ارشد و دکترا نیز مشکل مالی نداشته باشند.

تلاش دولت برای لغو بورسیه ۳ هزار دانشجو به بهانه این که در دولت قبل، بورسیه شده اند- بلوکه شدن حساب بانکی دانشجویان ایرانی در آمریکا

پس از تشکیل دولت تدبیر و امید، دفتر ویژه ای را تحت عنوان «شکایات و نظرات مردم» تأسیس خواهم کرد.

کاهش فعالیت معاونت ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری به شکل چشمگیر

در هشت سال اخیر افرادی منزوی شدند بدین خاطر که به رقیب رأی دادند.

همین رفتار را دولت روحانی تکرار کرده است

نقد خیلی زیباست البته دلسوزانه و سازنده، با نقد منصفانه می شود تصمیمات را تصحیح کرد و نقاط ضعف را برطرف. نقاد بهترین خدمت را به کشور و دولت خواهد کرد.

بدترین برخوردها با منتقدان را دولت روحانی داشته است

من معتقدم در ابتدا باید انقلابی در سینما به وجود آید.

انقلابی در سینما نشد جز باز کردن فضا برای روشنفکران غرب زده تر

دولت تدبیر آزادی را به دانشگاه‌ها بازخواهد گرداند

لغو جلسات سخنرانی منتقدان دولت در دانشگاهها

در دولت تدبیر و امید و فرصت های اجتماعی فرقی بین زنان و مردان وجود نخواهد داشت.

سلب حق وزارت از بانوان

من عزت و غرور ملی ایرانیان را بازخواهم گرداند.

راه ندادن نماینده رسمی جمهوری اسلامی به سازمان ملل بر خلاف تمام مقررات بین المللی

در دولت تدبیر و امید برای آذربایجان شاهد تأسیس فرهنگستان زبان و ادب آذری در شهر تبریز خواهیم بود.

خبری نشد

احیای ارزش پول ملی و مهار گرانی و ریشه کنی بیکاری از اهم برنامه‌های من خواهد بود و این کار شدنی است.

ارزش ریال از ابتدای امسال ۱۰ درصد تضعیف شده است- دولت برای رفع بیکاری نیز هیچ برنامه ای ارائه نکرده است

در دولت تدبیر و امید در همه کارها با مردم مشورت می شود.

مذاکرات ژنو محرمانه بود و نحوه ثبت نام یارانه‌ها با نارضایتی مردم همراه بود

بی تردید آزادی اندیشه و بیان انتقاد، حق همه ما است، من همان راهی را دنبال می کنم که هاشمی و خاتمی رفتند.

این وعده محقق شده و مانند دوره هاشمی و خاتمی منتقدان در فشار هستند

نیازی نداریم فضای کشور را امنیتی کنیم

امنیتی کردن پرونده فساد کرسنت و شکایت شورای امنیت ملی از منتقدان دولت- امنیتی کردن مسئله بنزین پتروشیمی در وزارت نفت

برنامه‌های متعددی برای کشور دارم

در حوزه اشتغال، بانکداری، صنعت و کشاورزی برنامه ای دیده نشده است

شهرها باید در امور داخلی خود استقلال داشته باشند.

دخالت در شورای شهر تهران برای رأی نیاوردن قالیباف و رأی آوری محسن هاشمی

بنده فردی هستم که از ابتدای زندگی سیاسی مسیرم روشن بوده است و هیچ وقت پادگانی فکر نکردم و هیچ وقت نیز پادگانی عمل نکردم.

فشار به دانشجویان به دلیل مستند من روحانی هستم

من حقوقدان هستم، سرهنگ نیستم

توافق روی متن غیر حقوقی ژنو

می خواهم به ملت بزرگ ایران بگویم که بنده شیوه تخریب را نمی پسندم و حاضر نیستم رقیبم را تخریب کنم

تخریب دولت قبل در گزارش های تلویزیونی که حتی صدای حامیان روحانی را هم درآورد

در یک سال گذشته طلاق هفت درصد افزایش داشته است. از سویی دیگر اعتیاد نیز اهمیت زیادی دارد. به رغم مجازات های سنگین مشکل اعتیاد در کشور ما حل نشده است.

طلاق و اعتیاد همچنان رو به افزایش است

بخش خاصی در برنامه تدبیر و امید برای معتادان جامعه در نظر گرفته شده است در این بخش از تمام روش های علمی برای ترک استفاده خواهد شد.

از این بخش خاص، خبری نیست

ما باید نسلمان را به صورتی آماده کنیم که در زمان بمباران اطلاعاتی واکسن های لازم به وی تزریق شده باشد.

تلاش برای رفع فیلتر سایت های تحت مدیریت آمریکا و صهیونیسم بدون ارائه جایگزین مناسب داخلی

روستانشینان که فکر می کنند باید برای راحتی به شهرها بیایند دولت زمینه ای را آماده می‌‌کند که مهاجرت معکوس محقق شود.

تغییری صورت نگرفته است

فرهنگ اشرافی گری نباید بر کشور حاکم باشد

جشن اشرافی در سعدآباد- ۷ میلیارد تومانی هزینه دکوراسیون نهاد ریاست جمهوری

باید طوری عمل کنیم که کالاهای فرهنگی با کمترین موانع تولید شود.

خبری از این برنامه هم نشد

به ناتوی فرهنگی و بالاتر از آن معتقدم.

اصرار بر رفع فیلتر سایت های تحت مدیریت آمریکا و اسرائیل

ریزگرد های استان خوزستان هم یکی دیگر از مشکلات است. خوزستان که همیشه مهاجرپذیر بوده است، اکنون بسیاری از مردم دارند منطقه را ترک می کنند. چرا تا به اکنون فکری نشده است؟

چرا در این یک سال فکری نشده است؟

نقد می تواند موجب تصحیح خطا و اشتباه دولت شود، نقد حق و وظیفه مردم است و همه دولت ها به خصوص دولت تدبیر و امید از نقد استقبال می کنند.

اتهاماتی همچون بی سواد، حسود، افراطی، همسو با اسرائیل، بی شناسنامه، دنیا ندیده خطاب به منتقدان

طی سال های اخیر خیلی ها را منزوی کردند خیلی از اساتید را به خاطر اینکه به فلانی رأی داده است را کنار گذاشتند

اساتید ارزشی زیادی در دولت یازدهم به دلیل حمایت از رقبا اخراج شدند

اطلاعات مربوط به دولت باید به صورت شفاف در اختیار مردم قرار گیرد که این مسئله بسیار مهمی است؛ مقررات و قوانین باید به صورت شفاف در اختیار همه قرار گیرد و نباید یکی زودتر از این مسائل آگاه شود و فردی دیگر دیرتر.

دقیقاً مثل رانت ۶۵۰ میلیون یورویی

همین کارخانه‌های موجود در کشور اگر به جای ۲۰ درصد توان با ۶۰ درصد توان کار کنند، بخش عظیمی از مشکلات اشتغال زایی در کشور برطرف می شود

کدام کارخانه در یک سال اخیر، افزایش اشتغال داده است؟

در ماه‌های ابتدای آغاز به کار دولت «تدبیر و امید» موانع از سر راه تولید برداشته می شود

خود دولتی ها هم دیگر این شعار را تکرار نمی کنند

ما باید به سیاست های ابلاغ شده از سوی مقام معظم رهبری عمل کنیم، نه اینکه فقط شعار دهیم.

تذکر هفته گذشته مقام معظم رهبری درباره نگاه شعاری به سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی

در صورت انتخاب به سمت ریاست جمهوری، حقوق کارگران را طبق قانون به اندازه ای که تورم است، افزایش خواهم داد

حقوق کارگران در سال ۱۳۹۳ کمتر از تورم افزایش یافت

برنامه اقتصادی من حل معضل اشتغال به خصوص برای تحصیل کرده هاست

برنامه ای برای اشتغال زایی دیده نشد

اصلاح نظام اداری نیز جزء اولویت های من است زیرا با اصلاح نظام اداری جلوی فساد ها گرفته می شود

دولت مصوبه ای در این باره نداشته است

در کنار هدایت نقدینگی به سمت تولید باید با فساد و رانت خواری مبارزه کنیم چرا که بدون آن تولید رونق نخواهد یافت.

مثل رانت ۶۵۰ میلیون یورویی

باید خدمات و تسهیلات لازم را در اختیار کارآفرینان و تولیدگران قرار دهیم که هم معضل بیکاری و هم معضل تورم را حل کنیم.

تولیدکنندگان معتقدند تفاوتی در نگاه دولت ایجاد نشده است- نگاه کنید به انتقادات اعضای اتاق بازرگانی

۳درصد از درآمد نفت را به خوزستان اختصاص می دهم. این حق مردم خوزستان است

در سفر به استان خوزستان این وعده را پس گرفتند

در دولت آینده برای توجه به بخش خصوصی، سیاست های مدونی را در نظر گرفته ایم.

غیر از حضور رئیس اتاق بازرگانی در دفتر رئیس جمهور، کار خاصی نشده است

روی آوردن به مسیر واردات بزرگ ترین بی عدالتی است؛ یعنی عدالت این است که در شرایط فشار دشمن ما بتوانیم در داخل به تولید کمک کنیم، فضا را بهبود ببخشیم، تولید داخل را افزایش دهیم و بر مقدار واردات بکاهیم.

واردات در دولت روحانی افزایش یافته است

شعارهای سیاسی ما با عملکردهای اقتصادی سازگار نیست. چرا که در شعار سیاسی، شعار مقاومت می دهیم، اما در مقام عمل شعار اقتصاد مقاومتی برقرار نیست.

این تناقض هنوز هم هست

در مسئله عدالت باید به مقوله رانت و فساد توجه کنیم

عملکرد دولت در پرونده کرسنت – فساد ۶۵۰ میلیون یورویی

یک کارگروه ویژه برای خوزستان تشکیل خواهم داد

خبری نیست

مگر اقتصاد دستوری هم در دنیای امروز معنا و مفهومی دارد؟

دستور بانک مرکزی به بانک ها درباره نرخ سود

ما شاهد هستیم که دلار بعد از چند ماه به چندین برابر قیمت افزایش پیدا می کند، مشکل کجاست؟ مشکل عدم مشورت، خودشیفتگی، عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور و بی ثباتی ها است.

جلوگیری رئیس کل بانک مرکزی از ارزان شدن دلار و رسیدن دلار به ۳۳۰۰ تومان

در برنامه من علاوه بر برنامه‌های میان مدت برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست خارجی و امور فرهنگی، برنامه کوتاه مدت یک ماهه و ۱۰۰ روزه وجود دارد. ما می توانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور به وجود آوریم

در ۱۰۰ روز اول هجمه به دولت احمدی نژاد، برنامه دولت بود و در ۱۰۰ روزهای بعدی هم خبری از برنامه نشد

در دولت تدبیر و امید، همواره از متخصصان استفاده خواهد شد، شورای پول و اعتبار به قدرت خود برمی گردد، سازمان برنامه و بودجه دوباره احیاء می شود

سازمان برنامه و بودجه احیا نشده است

کارخانه‌های کشور بین ۲۰ تا ۴۰ درصد در حال فعالیت هستند، ما باید همه مراکز تولیدی را به فعالیت کامل ۱۰۰ درصدی برسانیم و این کار امکان پذیر است.

فشار به کارخانجات برای عدم افزایش قیمت منجر به کاهش فعالیت آن ها شده است

در حال حاضر بیش از ۴۱ هزار واحد صنعتی نیمه تمام داریم و اگر ۳۴ هزار میلیارد تومان اعتبار در اختیار این واحدها گذاشته شود، همه کامل و فعال می شود و ۴۹۹ هزار نفر را مشغول به کار می کند.

اعتباری به واحدهای تولیدی اختصاص نیافته است

اگر تولید رونق یابد در بخش های مختلف هم بیکاری حل می شود و هم وقتی این مسئله افزایش یابد عرضه کالا زیاد می شود و در برابر تقاضا تعادل به وجود می آید در این صورت ناچار نمی شویم بنجل ها را از خارج وارد کنیم و برای کارگر چینی کار درست کنیم.

افزایش شدید واردات از چین در دولت یازدهم

اولین قدم در دولت تدبیر و امید بهبود دائمی محیط کسب وکار است که در کوتاه مدت بسته‌های تشویقی ویژه ای را برای حرکت اقتصادی در جامعه در نظر گرفته شده است.

بسته تشویقی خاصی ارائه نشده است جز مصوبات اجرانشدنی

در اقتصاد مقاومتی باید به دنبال تولید داخل و رشد اقتصادی برویم و خرج های بیجای دولت را کم کرده و به جای شعار برنامه ریزی و کار کنیم

هزینه‌های جاری دولت در یک سال اخیر افزایش یافته است

هدفمندی یارانه‌ها حرکت قشنگی بود و مجلس از برنامه دوم و سوم به دنبال تحقق آن بود؛ اما ای کاش در اجرا همان طور که مجلس تصویب کرده بود، پیش می رفت چرا که قرار بود در هدفمندی ها به تولید هم برسیم.

همچنان قانون مجلس اجرا نمی شود

هدفمندی یارانه عدالت بود و چون مصوبه مجلس و قانون است باید ادامه پیدا کند اما باید قانون را با دقت اجرا کرد و نواقص گذشته را جبران و اشکالات قبلی را رفع کرد.

روال سابق هدفمندی یارانه‌ها در حال تکرار است

دولت تدبیر و امید به دنبال این است که آن چنان مردم را از درآمد سرشار کنند که اصلاً به یارانه ۴۵ هزار تومانی نیازی نداشته باشند.

۹۷درصد مردم نشان دادند که این وعده، محقق نشده است

باید کار را به جایی برسانیم که به جای اینکه مردم دستشان را به سوی دولت دراز کند، دولت دستش را به سوی مردم دراز کند.

مردم در سبد کالا به شکل تحقیرآمیزی مجبور شدند که دستشان را به طرف دولت دراز کردند. در دور جدید ثبت نام برای اخذ یارانه، دولت نردم را مجبور کرد تا اعلام کنند نیازمندند

با ارائه سند راهبردی برای ۳۱ استان کشور که از سال ها پیش تهیه شده، می توان نقاط ضعف و قوت هر منطقه را بررسی کرده و به تک تک آن ها پرداخت.

سند راهبردی استان ها مطرح نیست

برنامه‌های اقتصادی وسیعی از سوی «دولت تدبیر و امید» طراحی شده که با اجرای آن ها می توان کشور را به سرعت از بحران موجود خارج کرد.

مشکلات اقتصادی پابرجا است و دولت هیچ برنامه اقتصادی جز رفع تحریمها ندارد.

رهبر معظم انقلاب اصل ۴۴ را انقلاب اقتصادی دانستند اما تا الآن محقق نشده چرا که قرار بود ما بخش بزرگی از صنعت را به مردم واگذار کنیم اما آمار نشان می دهد که فقط ۱۳ درصد خصوصی شده و بقیه به شبه دولتی ها واگذارشده است.

توقف خصوصی سازی های اصل ۴۴ در برخی وزارتخانه‌های دولت یازدهم

ما در زمینه مشاغلی که سرمایه زیادی نمی خواهد باید فعال شویم. به اعتقاد من یکی از مهم ترین وظایف دولت آینده بحث اشتغال است. من در برنامه دولت مهر و امید برنامه جامعی را برای این کار تدوین کرده ام و این برنامه در اختیار مردم قرار گرفته است.

در حوزه اشتغال، دستان دولت یازدهم، خالی است

سه راهبرد در بخش اشتغال ذکر شده است و برای هر کدام راه حل های ریز تدوین شده است تا ما بتوانیم مشکل بیکاری را در همان سال اول تا حد زیادی تقلیل دهیم.

در همین سال اول هیچ مشکلی از اشتغال، حل نشده است

دولت تدبیر نخواهد گذاشت که ارزش پول ملی ظرف ۶ ماه به یک سوم کاهش یابد.

ارزش پول ملی همچنان مانند قبل از انتخاب روحانی است.

در دولت تدبیر و امید در کنار یارانه نقدی یارانه کالایی نیز دیده شده است.

جز یک بار سبد کالا، این وعده متوقف شد

همه مردم باید بتوانند از پوشش بیمه ای استفاده کنند؛ در حال حاضر ۵ میلیون نفر از مردم از بیمه استفاده نمی کنند و از این رو، همگانی کردن بیمه یکی از اهداف دولت تدبیر و امید خواهد بود.

این وعده در حال تحقق است

چرا همواره به خام فروشی می پردازیم مگر نمی شود فرآورده‌های نفتی تولید کرد و با این کار درآمد کشور را به چند برابر افزایش داد.

برنامه اصلی دولت در حوزه نفت، افزایش خام فروشی نفت است- ترجیح واردات بنزین به تولید بنزین در داخل

چرا سیاست های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی که به تصویب و ابلاغ رهبری رسیده در کشور عملی نشد.

توقف خصوصی سازی های اصل ۴۴

باید کاری کنیم که مردم در شرایط آینده، از محصولات کشاورزی این سرزمین استفاده کنند نه اینکه با مسیر توسعه واردات و حذف تعرفه ها، کشاورزی ایران را تعطیل کنیم و با واردات محصولات کشاورزی؛ صنعت کشاورزی دیگر کشورها از جمله شیلی، آرژانتین و فرانسه را توسعه دهیم.

در حوزه کشاورزی، واردات ادامه دارد

حتی ما در مقاطعی انگور از آرژانتین و شیلی وارد کردیم به خاطر بی برنامگی و به دلیل عدم توجه به نظرات تولیدکنندگان مجبور به واردات مرغ از ترکیه شدیم.

واردات مرغ برای سبد کالا و برنج از هند برای توزیع سبد کالا

راهی برای معضل چای گیلان پیدا نکردند و مزارع چای کشور به دو سوم تقلیل پیدا کرده است.

برنامه ای از دولت برای کمک به تولیدکنندگان چای دیده نشد

ورود برنج خارجی سبب لطمه وارد آمدن به محصول داخلی است

واردات برنج از هند برای توزیع سبد کالا

کشاورزان ما با مشکلات فراوان روبرو بودند و ما به جای حل مشکلات آنان به دیگران پرداختیم و در حالی که کارگران کارخانه ما در بیکاری به سر می بردند برای کارگران چینی کار ایجاد کردیم.

افزایش واردات از چین در دولت یازدهم

به اعتقاد من هدفمندی یارانه‌ها هنوز هدفمند نشده است و فاز اول آن ناقص و در برخی مواقع هم با تخلف اجرا شد.

فاز دوم هدفمندی هم ناقص و با تخلف در حال اجرا است درآمد دولت کمتر از هزینه‌های هدفمندی است

در اجرای فاز اول هدفمندی دو تخلف بزرگ صورت گرفت، یکی این بود که ۳۰ درصد به تولید داده نشد و دوم اینکه قرار بود یارانه از محل افزایش قیمت حامل های انرژی پرداخت شود که از منابع دیگر هم پرداخت شد.

این تخلفات همچنان ادامه دارد

باید با صاحبان صنایع بنشینیم و ببینیم که بهترین راه برای پرداخت یارانه به صنعت چیست.

هیچ پولی به تولیدکنندگان پرداخت نشده است. رئیس مجلس به وزیر صنعت برای همین موضوع اعتراض کرد

متأسفانه امروز در برخی جاها به جای مسکن خوابگاه برای مردم درست شده بر همین اساس باید نواقص این پروژه برطرف شود.

توقف مسکن مهر و عدم ارائه طرح جایگزین

سانتریفیوژها باید بچرخد و زندگی مردم نیز باید بچرخد؛ باید یادمان باشد کشور توسعه می خواهد؛ ما برای بمب که انرژی هسته ای را نمی خواهیم به دنبال توسعه ایم و اگر دنبال توسعه هستیم باید درست رفتار کنیم و این بسیار تدبیر می خواهد.

اوضاع بازار کساد است و سانتریفیوژها هم پلمپ شده است

اجرای صحیح قانون هدفمندی یارانه‌ها یکی از اولویت های دولت است.

تخلفات در این حوزه ادامه دارد

اتکا بودجه جاری کشور باید قدم به قدم از نفت کاسته شود؛ زیرا پول نفت یکی از عوامل افزایش تورم است؛ راه دارا بودن اقتصاد بدون نفت افزایش صادرات غیرنفتی و ارائه تسهیلاتی برای صادرات غیرنفتی است.

افزایش وابستگی بودجه دولت به نفت در یک سال اخیر

ضلع زیرین مثلث فتنه/ بررسی نقش اصلاحات و رئیس دولت اصلاحات در طراحی و هدایت فتنه 88

 

 

با مرور دو دهه‌ی گذشته، می‌توان سرمنشأ شکل‌گیری اهداف ضد نظام بعد از انقلاب را در مجموعه‌ی کیهان فرهنگی، حلقه‌ی کیان و خصوصاً حلقه‌ی آئین دانست که در این میان خاتمی، به‌عنوان سرپرست روزنامه‌ی کیهان و بعد هم به‌عنوان محور اصلی شکل‏گیری حلقه‌ی آئین، از نقشی کلیدی برخوردار بود.

با مرور دو دهه‌ی گذشته، می‌توان سرمنشأ شکل‌گیری اهداف ضد نظام بعد از انقلاب را در مجموعه‌ی کیهان فرهنگی، حلقه کیان و خصوصاً حلقه‌ی آئین دانست که در این میان خاتمی، به‌عنوان سرپرست روزنامه‌ی کیهان و بعد هم به‌عنوان محور اصلی شکل‏گیری حلقه‌ی آئین، از نقشی کلیدی برخوردار بود. جایی که مفاهیم کلیدی و ساختارشکن دولت اصلاحات درون این گروه‌ها تعریف و تبیین می‏شد و چهره‏هایی چون سعید حجاریان، بهزاد نبوی، محسن میردامادی، محمدعلی ابطحی، عباس عبدی، محسن کدیور، محسن امین‏زاده، هادی خانیکی، مصطفی تاج زاده و سید محمدرضا خاتمی و... بر گِرد خاتمی حلقه می‏زدند. کسانی که در واقع مدیران ارشد و اعضای اصلی شبکه‌ی فتنه به‌شمار می‌روند.
تلاش برای جلب حمایت طرف خارجی
یکی از اصلی‌ترین نقش‌های زیربنایی خاتمی برای فتنه‌ی 88 دیدارهای وی با افراد معلوم‌الحالی همچون جورج سوروس است. در طول حوادث بعد از انتخابات 88، بارها و بارها این موضوع تکرار شد که خاتمی با جرج سوروس، تاجر سرمایه‌دار صهیونیستی که ملقب به پدر انقلاب‌های رنگی است، ملاقات داشته است. سوروس رئیس هیئت‌مدیره‌ی مؤسسه‌ی جامعه‌ی باز (OSI) است که حامی اصلی مالی‌ـ‌تبلیغاتی انقلاب‌های رنگی در بلوک شرق و کشورهای اروپای شرقی بوده است و اساساً شهرتش به حمایت از جریان‌های برانداز در کشورهایی است که نظام سیاسی همسو با آمریکا ندارند. براساس اعترافات کیان تاجبخش، از متهمان دستگیرشده، در ارتباط با حوادث پس از انتخابات دهم خاتمی از سال 1385 با وی ارتباط داشته است.
کیان تاج‌بخش نماینده‌ی سابق بنیاد سوروس در ایران بود که در قسمتی از اظهاراتش در دادگاه در جمع خبرنگاران گفت: «اگر یکی از اولین نمونه‌های براندازی را ارتباط سفر عطریانفر به بنیاد سوروس قبل از 1376 بدانیم، می‌توان نهایت آن را ملاقات مستقیم خاتمی همراه ... با سوروس در نیویورک در سال 85 دانست که این یک ارتباط مستمر بوده و ادامه داشته است.»[1]
در حالی که این اظهارات با واکنش شدید خاتمی و تکذیب دفتر وی رو‌به‌رو شد، سوروس اطلاعات جدیدی از این دیدار را افشا کرد. وی در مراسمی که به مناسبت هشتمین سالگرد حوادث یازدهم سپتامبر در نیویورک برگزار شد، ضمن تأکید بر لزوم تقویت رویکردهای روادارانه در جهان اسلام، دیدار خود با محمد خاتمی در سال 2006 را در همین راستا ارزیابی کرد و اظهار داشت که مجدداً در سی‌وهشتمین اجلاس مجمع جهانی اقتصاد داووس در ژانویه‌ی 2007با خاتمی ملاقات کرده است.[2]

سوروس در مراسمی که به مناسبت هشتمین سالگرد حوادث یازدهم سپتامبر در نیویورک برگزار شد، ضمن تأکید بر لزوم تقویت رویکردهای روادارانه در جهان اسلام، دیدار خود با محمد خاتمی در سال 2006 را در همین راستا ارزیابی کرد.

طبیعی است دیدار خاتمی با کسی که پدر انقلاب‌های رنگی نام گرفته است، نمی‌تواند مفهوم دیگری جز تلاش برای براندازی داشته باشد؛ ضمن اینکه می‌توان طبق اسناد موجود، سوروس را به‌عنوان یکی از حامیان مالی براندازی در ایران دانست و دیدارهای خاتمی با وی را نیز در این چارچوب تحلیل کرد.
اما این تنها دیدار خاتمی در راستای فتنه‌ 88 نبود. در ادامه‌ی سفرهای وی برای جلب حمایت دیگر کشورها، هشتم اردیبهشت‌ماه 88، خبرگزاری‌ها از سفر خاتمی به چند کشور عربی از جمله عربستان سعودی، مصر، مغرب، تونس، کویت و قطر خبر دادند.
در همین راستا، در 24 اردیبهشت‌ماه 88 خبر دیدار و مذاکره‌ی خاتمی با ملک عبدالله پادشاه عربستان منتشر شد. شنیده‌ها از این سفر حکایت از نقش عربستان سعودی در جریان انتخابات و حوادث پس از آن دارد؛ به‌گونه‌‌ای که سعودی‌ها حتی برنامه‌های مدونی برای همکاری رسانه‌ای با CIA در جهت حمایت از آشوب‌های تهران را توافق کرده بودند. این مسئله امری بود که بعدها محمدعلی ابطحی[3] نیز در اعترافات خود به آن اشاره داشته و گفته بود در این سفر یکی از کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس مبلغی را به‌عنوان کمک به برنامه‌ی تبلیغاتی اصلاح‌طلبان اختصاص داده است. همچنین، طبق اسناد موجود، خاتمی در روزهای پیش از انتخابات با سفر به کشورهای ترکیه و استرالیا سعی در جلب حمایت طرف خارجی و ترغیب آن‌ها به حمایت از موسوی کرد که تلاش‌های وی موفقیت‌آمیز هم بود.
این موضوع امری است که یکی از سران سازمان منحله‌ی مجاهدین نیز به آن اذعان داشته و در جلسه‌ای گفته بود: «انصراف خاتمی زحمات ما را به باد داد. ما با سفارتخانه‌ها صحبت کرده بودیم؛ با بچّه‌ها در آمریکا و اروپا هم هماهنگی لازم برای تدارک چند سفر خارجی برای خاتمی صورت گرفته بود. نمایندگان خاتمی تاکنون 700 سفر استانی داشته‌اند و حامیان وی توانسته‌اند تاکنون 7 میلیارد تومان از ایرانیان دوبی کمک مالی جذب نمایند.»[4]
خاتمی در آستانه‌ی انتخابات
روزهای نزدیک به انتخابات دهمین دوره‌ی ریاست‌جمهوری نیز شاهد تلاش‌های محمد خاتمی در راستای به قدرت رسیدن اصلاح‌طلبان بود. هرچند که خاتمی در ابتدا اعلام کاندیداتوری کرد، اما چیزی نگذشت که با انصراف خود به حمایت از میرحسین موسوی پرداخت؛ اما این به معنای کناره‌گیری او از صحنه‌ی رقابت‌ها نبود. وی، با حمایت رسمی از کاندیداتوری موسوی، تلاش کرد تا مهدی کروبی را برای کناره‌گیری قانع کند که البته در این تلاش خود ناکام ماند. به طوری که با بالا گرفتن بحث‌های درون حزبی درباره‌ی وحدت حول یک کاندیدا، کروبی اعلام کرد که به هیچ‌وجه از کاندیداتوری انصراف نخواهد داد و اظهار داشت: «آیا ایرادی دارد نامزدهای جبهه‌ی اصلاحات، همه با هم وارد فضای انتخابات شوند، با هم رقابت کنند و سپس براساس یک مکانیزم خاص و در یک زمان مشخص، آنکه اقبال بیشتری داشت، بماند و دیگران کنار بروند؟»[5]
خاتمی، در محافل مختلف، به سخنرانی و حمایت از کاندیداتوری موسوی پرداخت تا جایی که حتی در همایش ورزشگاه آزادی نیز در کنار فائزه هاشمی و زهرا رهنورد (همسر میرحسین موسوی) حاضر شد. سخنرانی‌های حمایت‌گونه‌ی خاتمی از موسوی با تخریب رقیب، یعنی احمدی‌نژاد و دولت وی، همراه بود. یکی از شاخصه‌های سازمان عملیات انقلاب رنگی، بزرگ‌نمایی ضعف‌های کاندیدای رقیب و نیز بحرانی نشان دادن شرایط کشور در نتیجه‌ی روی کار آمدن جناح رقیب است.
خاتمی نیز پیرو این دستورالعمل کوشید تا با سیاه‌نمایی و بزرگ‌نمایی از مشکلات دولت احمدی‌نژاد و بحرانی نشان دادن اوضاع کشور، از پیروزی مجدد رقیب جلوگیری کند. وی، در مراسم تبلیغات موسوی، بارها و بارها به ضعف‌های دولت احمدی‌نژاد پرداخت و در مقابل از میرحسین موسوی و فعالیت‌هایش تمجید کرد. خاتمی در یکی از سخنرانی‌هایش گفت: «امیدوارم همه‌ی بزرگان و شخصیت‌ها به این نتیجه برسند که راه و روشی که امروز هست، نه به نفع انقلاب است نه به نفع اسلام و نه به نفع مردم.»[6] اما شدیدترین و مهم‌ترین انتقادات خاتمی به دولت نهم و شخص احمدی‌نژاد، سخنان او در دیدار با نمایندگان ائتلاف مردمی حامیان میرحسین موسوی بود. او در این دیدار، شعارهای دولت احمدی‌نژاد را انحراف از ارزش‌ها، عدالت، اخلاق و راه انقلاب و امام (ره) تفسیر کرد.[7]
یکی دیگر از کارویژه‌های خاتمی قبل از شروع انتخابات، حضور فعال در پروژه‌ی تشکیک در سلامت انتخابات بود که بخشی از آن با تشکیل «کمیته‌ی صیانت از آرا» دنبال شد. کمیته‌ی صیانت از آرا، پس از رایزنی اصلاح‌طلبان با خاتمی و موسوی برای آنچه نظارت بر انتخابات عنوان می‌کردند، تشکیل شد و علی‌اکبر محتشمی‌پور بر رأس آن قرار گرفت؛ کمیته‌ای که از نظر شورای نگهبان «غیرقانونی» بود.
خاتمی در اردیبهشت 88، با اشاره به ضرورت صیانت از آرا، تصریح کرد: «نگرانی ما از برگزاری انتخابات، بالضروره به معنای ریختن رأی باطله به نام فردی خاص یا نخواندن آرای نامزدی دیگر نیست. اگرچه در همه جای دنیا ممکن است این مسائل پیش بیاید. مراد ما از این ابراز نگرانی این است که اگر کسانی پیدا شوند که احساس وظیفه کنند تا برخلاف خواست مردم و برای اینکه به گمان خویش در پیشگاه خداوند سربلند باشند، مانع از حضور مردم یا تأثیر آرای مردم شوند، دست‌اندرکاران انتخابات باید از تک‌تک آرای مردم در مقابل این افراد صیانت کنند.»[8]
خاتمی همچنین با زیر سؤال بردن شورای نگهبان، این نهاد ناظر بر انتخابات را متهم به طرفداری از کاندیدایی خاص کرد و با تشکیک در فعالیت‌های شورای نگهبان، گفت: «اصلاً چرا نظارت بر انتخابات می‌گذارند، برای اینکه کسانی‌که امکانات بیشتری دارند، انتخابات را به نفع خودشان مصادره نکنند، نظارت برای این است. حالا اگر کسانی‌که نظارت می‌کنند، حتی نسبت به کسانی که در اجرا هستند، سلیقه‌های خاص و تعصبات بیشتری داشته باشند و بعد نظارت و اجرا یکسان باشند این روش، روش مطمئنی نیست. ما چه کار کنیم که این اطمینان حاصل شود؟»[9]
وی همچنین خرداد 88، طی مصاحبه‌ای، اظهار داشت: «فرض کنید شورای نگهبان که نگهبان قانون اساسی است اگر خودش بر خلاف قانون اساسی عمل کند، چه کسی باید نظارت بکند؟ اگر بنده معتقد باشم این روش‌های ردصلاحیت‌ها که انجام می‌شود ولو اینکه قانون عادی هم درست شده باشد، ولی این خلاف روح قانون اساسی و خلاف این قانون و خلاف آن خواست قانون اساسی است. من کجا باید بروم حرفم را بزنم یا دیگران که معترض هستند؟»[10]
این قبیل شبهه‌افکنی‌ها و اقدامات در حالی بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی صراحتاً از شبهه‌افکنی در سلامت انتخابات انتقاد کرده بودند. ایشان فرمودند: «کسانی که با ملت ایران‌اند، جزء ملت ایران‌اند، توقع دارند ملت ایران به آن‌ها توجه کنند، این‌ها دیگر علیه ملت ایران حرف نزنند و انتخابات ملت ایران را زیر سؤال نبرند. مرتب تکرار نکنند که آقا این انتخابات سالم نیست؛ انتخابات، انتخابات نیست. چرا دروغ می‌گویند؟ چرا بی‌انصافی می‌کنند؟»[11]
خاتمی در رأس وقایع پس از انتخابات
22 خرداد، هم‌زمان با آغاز زمان رأی‌گیری، سید محمد خاتمی پای صندوق انتخابات در حسینیه‌ی جماران حضور یافت و در جمع خبرنگاران ابراز امیدواری کرد که انتخابات به سلامت و خوبی برگزار شود و خطاب به احزاب و جریان‌‎ها و اشخاص یادآور شد: «همه باید آنچه مردم انتخاب می‌کنند، بپذیرند و از رأی مردم تمکین کنند.»[12] خاتمی با وجود آنکه پیش از انتخابات معتقد بود که در ایران تقلب ممکن نیست در راستای تحقق پروژه‌ی القای تقلب به قصد آماده ساختن اذهان عمومی برای پذیرش ادعای تقلب در ادامه تأکید کرد: «همه‌ی شواهد امر حاکی است که مهندس موسوی انتخابات را برده است، اما من پیشگو نیستم.»[13]
روز پس از انتخابات، با اعلام نتایج و پیروزی محمود احمدی‌نژاد، اولین بیانیه‌ی میرحسین موسوی در رد نتیجه‌ی انتخابات و فرمان شورش علیه جمهوریت صادر شد و خاتمی که خود در روز رأی‌گیری خواهان تمکین همه به رأی مردم شده بود، با همراهی موسوی و کروبی یکی از سه ضلع سران فتنه را تشکیل داد. وی صبح روز بعد از انتخابات، یعنی زمانی که آرا هنوز در حال شمارش بود، به همراه میرحسین موسوی و سیدحسن خمینی به دیدار هاشمی رفسنجانی رفت. به گفته‌‌ی هاشمی، «خواسته‌‌ی این سه نفر در دیدار ظهر 23 خرداد، ابطال انتخابات بود و راه‌های قانونی را نیز قبول نداشتند.»[14]

خاتمی صبح روز بعد از انتخابات، یعنی زمانی که آرا هنوز در حال شمارش بود، به همراه میرحسین موسوی و سیدحسن خمینی به دیدار هاشمی رفسنجانی رفت. به گفته‌‌ی هاشمی، «خواسته‌‌ی این سه نفر در دیدار ظهر 23 خرداد، ابطال انتخابات بود و راه‌های قانونی را نیز قبول نداشتند.»

خاتمی در روز 25 خرداد، با صدور بیانیه‌ای به مناسبت تظاهراتی که بنا بود حامیان موسوی در تهران برپا کنند، با کوبیدن بر طبل تقلب در انتخابات مدعی خدشه‌دار شدن اعتماد مردم شد و نوشت: «آنچه در جریان انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری اتفاق افتاد، باعث خدشه‌دار شدن اعتماد عمومی و منجر به واکنش‏‌های طبیعی و پر احساس مردم عزیز ما در سراسر کشور شده است.
این حق مسلم مردم است که خواستار حفظ آرای خود شوند و وظیفه‌ی‌ مسلم مسئولان کشور است که امانت‌دار این آرا باشند و تلاش کنند اعتماد عمومی، که بزرگ‌ترین پشتوانه‌ کشور و نظام است، حفظ و تقویت شود.» وی در ادامه، با زیرکی خاصی، ضمن اینکه مردم را تشویق به حضور در خیابان‌ها می‌کرد، سخن از آرامش نیز کرد و اظهار داشت: «حضور شاداب و پرنشاط شما با روش‌های مسالمت‌آمیز حق شماست که آن را رعایت کرده‌اید و توصیه می‌کنم که همچنان رعایت کنید و از چارچوب قانون خارج نشوید و آرامش و متانت خود را حفظ کنید.»[15]
در همان روز، راهپیمایی غیرقانونی هواداران موسوی از میدان انقلاب تا آزادی برگزار شد که خاتمی نیز در آن حضور یافت. در همین راستا سایت رسمی خاتمی، با اذعان به این نکته که راهپیمایی 25 بهمن غیرقانونی و فاقد مجوز است، از حضور خاتمی در این راهپیمایی غیرقانونی خبر داد و نوشت: «به رغم عدم صدور مجوز راهپیمایی و به دلیل عدم امکان اطلاع‌رسانی کافی به مردم و برای ادای احترام به آن دسته از حامیانی که در راهپیمایی میدان انقلاب تا میدان آزادی حضور پیدا کرده‌اند، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سید محمد خاتمی در مسیر راهپیمایی حضور یافته و مردم را به آرامش دعوت خواهند کرد.»[16] که بر خلاف توصیه‌های زیرکانه و نمایشی وی، غروب روز 25 خرداد، با تخریب گسترده‌ی اموال عمومی و زخمی شدن تعدادی از شهروندان همراه بود و احتمالاً این همان آرامشی بود که وی می‌طلبید و دم از آن می‌زد!!
البته خاتمی به شرکت در راهپیمایی آن روز و همراهی با موسوی بسنده نکرد، بلکه وی در این راهپیمایی غیرقانونی سخنرانی نیز کرد و از لزوم ابطال انتخابات سخن گفت: «پاسخ به درخواست بر حق این مردم برای صیانت از آراشان تجدید این انتخابات یا تعیین یک هیئت صاحب صلاحیت بی‌طرف و شجاع و حقیقت‌یاب برای بررسی ماجرایی است که بر این انتخابات گذشته است! انتخاباتی که دلایل و شواهد کافی مانع از اعتماد به نتایج اعلام‌شده‌ی آن می‌گردد!»[17]
در ادامه‌ی تلاش‌های خاتمی برای به کرسی نشاندن رأی و نظر قانون‌شکنان، وی روز 27 خرداد به همراه موسوی نامه‌ی سرگشاده‌ای را خطاب به آیت‌الله هاشمی شاهرودی، رئیس قوه‌ی قضائیه، نوشت و خواستار ملاطفت و تجدیدنظر در خصوص بازداشت‌شدگان شد.
در این نامه آمده بود: «دستگیری این شخصیت‎‎ها و افرادی که غالباً نقش فعال و مؤثری در خدمت به مردم کشور و جلوگیری از خشونت و رفتار‎های غیرمدنی دارند، نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه موجب تخریب افکار عمومی و تشدید نگرانی و ناآرامی‎هاست... از آن جناب می‌خواهیم که بر حکم مسئولیت شرعی و قانونی و نیز احساس مسئولیتی که در دفاع از حقوق شهروندان دارید، نسبت به خاتمه دادن به وضعیت نگران‌کننده و تحریک‌آمیز کنونی و جلوگیری از برخورد خشونت‌آمیز با مردم و آزادی دستگیرشدگان، هرگونه اقدام و مساعدتی را که میسر است، مبذول نمایید.»[18]
مفهوم این نامه این بود که دستگاه قضا اغتشاش‌گران را به حال خود رها کنند تا آنچه می‌خواهند انجام دهند. مشابه این موضع را در غائله‌ی کوی دانشگاه نیز از سوی خاتمی شاهد بودیم که خواستار مدارا با اغتشاش‌گران شده بود.
در ادامه‌ی آشوب‌ها و لشگرکشی‌های خیابانی روز 30 خرداد، عده‌ای به دعوت مجمع روحانیون مبارز در خیابان‌ها حضور یافتند که نتیجه‌ی آن کشته شدن تعدادی از شهروندان بود. خاتمی پس از حوادث آن روز در روز 31 خرداد، با صدور بیانیه‌ای، ضمن ابراز نگرانی از امنیتی و نظامی شدن فضای کشور، انتساب حرکت سالم مردم به بیگانگان را جلوه‌ای از سیاست‌های نادرست دانست که سبب دورتر شدن مردم از حکومت می‌شود. وی، در این بیانیه، اظهار داشت: «تعیین هیئتی عادل، کاردان، بی‌طرف و شجاع، که به‌ویژه مورد اعتماد معترضان هم باشد و پذیرش داوری منصفانه‌ی آن هیئت راهی برای عبور از این مرحله و گامی مثبت در جهت تقویت نظام و بازسازی اعتماد عمومی و نیز نشانه‌ی تصمیم‌گیری خطیر و گره‌گشا در هنگامه‌های حساس به نفع مردم و در جهت آرمان‌های انقلاب است.»[19] وی همچنین راهکارهای قانونی را کافی ندانست و علناً مسیری غیرقانونی را پیشنهاد کرد: «ارجاع امر به مرجع یا مراجعی که باید حافظ حقوق مردم و مجری انتخابات سالم و آزاد و ناظر بر آن باشند، ولی خود مورد انتقاد و شکایت‌اند، راه‌حل مسئله نیست.»[20]
خاتمی در حالی سعی در تبرئه‌ی براندازان از وابستگی به بیگانگان داشت که برخی نشریات و حتی مقامات غربی صراحتاً به حمایت کشورهای غربی از کودتای سبز اذعان می‌کردند؛ از جمله باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، در موردی گفت: «موسوی به منشأ الهام‌بخش آن دسته از هموطنان خود تبدیل شده است که خواهان گشایش به سوی غرب هستند.
حق آزادی بیان و تجمع، که مردم ایران خواهان آن‌اند آرزو‌ها و آرمان‌های جهان‌شمول هستند.»[21] این سخنان اوباما در حالی بیان می‌شد که تا آن زمان هیچ یک از رؤسای جمهور آمریکا حاضر نشده بودند از نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری در کشورمان اسمی بیاورند و از آنان حمایتی کنند.
اقدامات خاتمی به‌عنوان ضلع زیرین مثلث فتنه به همین جا ختم نشد. وی در روز 8 تیرماه، در دیدار با هیئت منتخب کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، دغدغه‌ی خود را لطمه خوردن به اعتماد عمومی دانست و راهکاری که برای حل این مسئله ارائه داد، تشکیل یک هیئت بی‌طرف بود: «به هر حال، یک حادثه‌ای رخ داده و مردم به آن اعتراض دارند؛ باید اشکالات را رفع و مردم را قانع کرد. حل این مسئله می‌تواند با تشکیل یک هیئت بی‌طرف صورت پذیرد.»[22] ارائه‌ی این طرح از سوی خاتمی به معنای بی‌توجهی به قانون اساسی و فرمایشات رهبری و بی‌اعتبار کردن نهادهای قانونی از جمله شورای نگهبان و وزارت کشور بود.
به دنبال دستگیری تعدادی از آشوبگران و عناصر مؤثر در اغتشاشات، روز ده تیرماه خاتمی در جمع تعدادی از خانواده‌های متهمان حاضر شد و اظهار داشت: «متأسفم از اینکه اعلام کنم جرم شما و عزیزانتان این است که در ایران ماندید و برای تقویت نظام و تأمین حقوق مسلم مردم تلاش کردید و اینک باید مورد بی‌مهری و کم‌لطفی قرار گیرید. کسانی که لب به اعتراض گشودند دلسوز ایران بودند، دلسوز نظام بودند.خیرخواهان هم متفق بودند که برای داوری درباره‌ی انتخابات به مرجعی که بی‌طرف نیست، اکتفا نکنید.» جالب اینکه خاتمی کسانی را که اصل نظام و انقلاب را نشانه رفته بودند و دشمنان نظام را به پیاده کردن اهداف شوم خود امیدوار کرده بودند دلسوز نظام می‌خواند!! وی همچنین خطاب به دستگاه قضایی در حالی که مسئولین امر را متهم می‌کرد، گفت: «اگر معتقدید جرمی واقع شده مکلفید به صراحت قانون متهم را با رعایت تمام حقوق شهروندی و با ارائه‌ی حکم قضایی که دال بر طرح شکایت حقیقی یا حقوقی از وی باشد، بازداشت کنید، به او حق انتخاب وکیل بدهید و آنچه قانون اساسی به‌عنوان حقوق یک شهروند برشمرده برای او فراهم آورید و در دادگاهی صالح به جرمی که ادعاشده رسیدگی کنید، نه اینکه به این شکل فله‌ای علاقه‌مندان به نظام و ایران توسط عده‌ای که هیچ‌کس مسئولیت کارشان را به عهده نمی‌گیرد دستگیر شده، تحت فشار قرار گیرند و دستگاه قضایی و اطلاعاتی کشور رسماً اظهار بی‌اطلاعی کند؟»[23]
به دنبال دیدارهای خاتمی با خانواده‌های مجرمان فتنه، وی روز 28 تیرماه در دیداری دیگر با آن‌ها تیر خلاص را به حیثیت سیاسی خود زد و سخن از رفراندوم و همه‌پرسی به میان آورد. وی در این دیدار که با حضور اعضای شاخص مجمع روحانیون مبارز از جمله موسوی خوئینی‌ها، سید محمد رضوی، مجید انصاری، موسوی بجنوردی و... بود، اظهار داشت: «من به صراحت می‌گویم اتکا به آرای مردم و برگزاری همه‌پرسی قانونی تنها راه برون‌رفت نظام از بحران فعلی است. این همه‌پرسی را باید نهادهای بی‌طرفی نظیر مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار کنند و از مردم سؤال شود آیا آنچه پیش‌آمده، مطلوب و رضایت‌بخش است؟» طرح این مسئله در حالی بود که مردم یک بار نظر خود را در انتخابات داده بودند و این یعنی بی‌اهمیتی به نظر مردم و زیر سؤال بردن جمهوریتی که خاتمی فقط در کلام دم از آن می‌زند و ژست آن را می‌گیرد؛ ولی در عمل جایی که جمهوریت بر خلاف میلش باشد، آن را نقض می‌کند!
وی در ادامه‌ی اظهاراتش، عمل به توصیه‌های هاشمی در نماز جمعه را مقدم بر عمل به فرمایشات روشنگرانه‌ی رهبر معظم انقلاب دانست و اظهار داشت: «توصیه‌های خیرخواهانه‌ی آقای هاشمی در نماز جمعه باید مبنای عمل قرار گیرد. باید اعتماد عمومی را به جامعه باز گردد.»[24]
طرح رفراندوم از سوی خاتمی به شدت مورد استقبال رسانه‎‎های ضدانقلاب قرار گرفت. در داخل نیز، مجمع روحانیون مبارز، فردای این دیدار در بیانیه‎ای رسمی حرف‎های خاتمی را تکرار و از ایده‌ی رفراندوم دفاع کرد. اما نکات قابل توجهی در این طرح وجود داشت؛ اول اینکه همه‌پرسی بر اساس قانون اساسی می‌بایست با تصویب دوسوم نمایندگان مجلس و با فرمان رهبری نظام صورت می‌گرفت. دوم اینکه وزارت کشور مسئولیت برگزاری و شورای نگهبان مسئولیت نظارت بر آن را داشتند، اما این افراد که عملکرد هیچ‌کدام از این نهادها را قبول نداشتند، چگونه قصد برگزاری رفراندوم را داشتند و سخن از آن به میان آوردند؟! این پیشنهاد خاتمی با واکنش‌هایی نیز همراه بود از جمله اینکه حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه‌ی کیهان، این پیشنهاد را دستورالعمل «مایکل لدین» دستیار ویژه‌ی وزیر دفاع وقت آمریکا دانست.
شریعتمداری، طی یادداشتی، اسنادی را منتشر نمود که نشان می‎‎داد این پیشنهاد از سوی مایکل لدین آمریکایی ارائه شده و خاتمی فقط آن را تکرار کرده است. در مقابل این افشاگری کیهان، خاتمی سکوت کرد ولی مایکل لدین در مصاحبه با واشنگتن‌تایمز پاسخ شریعتمداری را داد و به طور تلویحی، نظر کیهان را تأیید کرد.
اما نکته‌ی قابل توجه اینکه این طرح از سوی خاتمی در حالی مطرح شد که با مراجعه به تاریخ، می‌بینیم وی همان کسی است که زمانی که بنی‌صدر از برگزاری رفراندوم علیه نظام سخن گفت، ضمن متهم کردن او به سوءاستفاده از آرای عمومی، نوشت: «تا وقتی شورای نگهبان هست و فراتر از آن، رهبر انقلاب وجود دارد، در جامعه بن‌بستی به وجود نمی‌آید که رفراندوم برگزار شود.»[25] اما اینک او در قامت همان بنی‌صدر ظاهر شده بود!!
خاتمی و هم‌قطارانش وقتی که عرصه را همچنان بر خود تنگ دیدند، دست به دامان مراجع شدند و به همراه جمعی از اصلاح‌طلبان، 3 مردادماه نامه‌ی سرگشاده‌ای را خطاب به مراجع تقلید نوشتند. این اقدام آن‌ها با هدف ایجاد شکاف و تضاد بین حاکمیت و مراجع صورت گرفته بود؛ لذا در این نامه، ضمن اشاره به دستگیری شهروندانی که مثلاً در راهپیمایی‏های مسالمت‏آمیز شرکت کرده بودند، خواستار موضع‌گیری آنان در قبال بازداشت متهمین حوادث پس از انتخابات شدند و نوشتند: «تنها راه برون‌رفت از این وضعیت، اقدام قاطع و شفاف نسبت به توقف فرآیند امنیتی ساختن فضای پس از انتخابات، کوتاه کردن دست عوامل غیرمسئول، آزادی تمامی بازداشت‌شدگان و بازگرداندن روند رسیدگی به اتهامات به مجاری قانونی است. از شما مراجع عظام تقلید، به‌عنوان مرجع و ملجأ ملت شریف ایران، می‌خواهیم که پیامدهای زیان‌بار اتخاذ شیوه‌های قانون‌گریزانه را به دستگاه‌های ذی‌ربط خاطر نشان ساخته و آنان را نسبت به اشاعه‌ی بیدادگری در نظام جمهوری اسلامی برحذر دارید.»[26]
یکی دیگر از اقدامات خاتمی پیشنهاد طرح تحقیق و تفحص از روند انتخابات و حوادث آن به مجلس شورای اسلامی بود. وی 7 مردادماه، در دیدار با اعضای فراکسیون خط امام (ره) مجلس شورای اسلامی، مسئولیت مجلس در قبال انتخابات و مسائل پس از آن را بسیار سنگین عنوان کرد و اظهار داشت: «نمایندگان مردم می‌توانند امروز طرح تحقیق و تفحص از روند انتخابات و حوادث پس از آن را در دستور کار خود قرار دهند و مطمئناً اگر هیئت بی‌طرفی این مهم را عهده‌دار شود، نتیجه‌ی کار می‌تواند بسیاری مسائل را روشن کند.»[27]
اقدامات ساختارشکنانه‌ی خاتمی و هم‌کیشانش به جایی رسید که در راهپیمایی روز قدس تمامی ارزش‌ها را زیر پا گذاشتند. 27 شهریورماه خاتمی، با حضور در میان حامیان جنبش سبز، بار دیگر بر حمایت خود از آشوب‌گران صحه گذاشت. وی که قصد داشت در حوالی دانشگاه تهران به جمع راهپیمایان بپیوندد، پس از پایین آمدن از خودرویش با خشم مردم شرکت‌کننده در این راهپیمایی روبه‌رو شد که شعارهای «مرگ بر ضدولایت فقیه»، «مرگ بر منافق» و«منافق برو بیرون» را فریاد می‌کردند. واژگون شدن عمامه‌ی محمد خاتمی در میان خبرنگاران و عکاسان یکی از صحنه‌های خبرساز حاشیه‌ی راهپیمایی روز قدس بود.

پنج دی‌ماه، مصادف با شب عاشورای حسینی، فتنه‌گران با حضور در حسینیه‌ی جماران به سر دادن شعارهای انحرافی پرداختند. در این مراسم، که اجرای آن به عهده‌ی سهیل محمودی بود و فائزه هاشمی نیز حضور داشت، با ورود خاتمی حضار با سوت و کف به استقبال وی رفتند و نه تنها حرمت شب عاشورا را نگاه نداشتند، بلکه روز عاشورا نیز با تکرار چنین اعمالی همراه شد.

اما شکستن حرمت مقدسات به روز قدس خاتمه نیافت، بلکه پنج دی‌ماه مصادف با شب عاشورای حسینی فتنه‌گران با حضور در حسینیه‌ی جماران به سر دادن شعارهای انحرافی پرداختند. در این مراسم، که اجرای آن به عهده‌ی سهیل محمودی بود و فائزه هاشمی نیز حضور داشت، با ورود خاتمی حضار با سوت و کف به استقبال وی رفتند و نه تنها حرمت شب عاشورا را نگاه نداشتند، بلکه روز عاشورا نیز با تکرار چنین اعمالی همراه شد و در حالی که مردم در هیئت عزاداری مشغول سوگواری برای سالار شهیدان بودند، این عده به تخریب اموال عمومی و اغتشاش مشغول بودند که در نهایت، این اقدامات آن‌ها با حضور پرشور مردم بصیر ایران در روز 9 دی پاسخ گفته شد و خاتمه یافت.
اما نکته‌ی قابل توجه اینکه اعترافات برخی از متهمین فتنه در دادگاه نیز پرده از چهره‌ی کسانی همچون خاتمی برداشت. به‌عنوان نمونه، محمدعلی ابطحی،‌عضو مجمع روحانیون مبارز، پس از پایان دادرسی در نشستی خبری، رفتارهای میرحسین موسوی و محمد خاتمی را عامل اغتشاشات پس از انتخابات معرفی کرد و در ادامه‌ی صحبت‌هایش از یک مثلث حامی تقلب، سخن به میان آورد که اضلاع آن را خاتمی، هاشمی رفسنجانی و موسوی تشکیل می‌دادند.
ابطحی گفت: «خاتمی فضای جامعه را می‌شناخت، وی اقتدار نظامی، انتظامی و مقام معظم رهبری، که در جایگاه والایی قرار دارند را می‌شناخت و با توجه به اینکه وی نسبت به این موضوعات شناخت داشت، این یک نوع خیانت است که از موسوی در موضوع تقلب حمایت کرد.» وی افزود: «معتقدم که خاتمی حق نداشت همه‌ی جریان بزرگ و تاریخی اصلاح‌طلب را پای موسوی قربانی کند. موسوی جریان اصلاح‌طلب را نمی‌پذیرفت و توهم اینکه موسوی طرفدار خط امام است و به این علت پیروز انتخابات خواهد شد، یکی دیگر از توهمات این نامزد انتخاباتی بود.»[28]
همچنین سردار محمدعلی جعفری، فرمانده‌ی کل سپاه، شهریور 88، با اشاره به اعترافات ابطحی در دادگاه، به بخشی از اظهارات این چهره‌ی نزدیک به خاتمی اشاره کرد که گفته بود: «خاتمی و فاتح و مهدی هاشمی رفسنجانی می‎گفتند که برنده شدن در این انتخابات، خیلی با انتخابات گذشته فرق می‎کند. در این صورت جریان اصول‎گرا و رهبر، دیگر نمی‎توانند سرشان را بلند کنند و این معنای یکسره کردن کار است؛ یعنی رسیدن به یک نظام با ولایت فقیه بسیار ضعیف شده یا بدون ولایت فقیه. اعتراضات در انتخابات کاملاً برنامه‌ریزی شده بود.»[29]
وی همچنین به بخش‏‎هایی از سخنان خاتمی در سال 87 اشاره می‌نماید که در آن خاتمی تصریح می‎‏کند: «اگر در این انتخابات [دهم] احمدی‌نژاد سقوط کند، عملاً رهبری حذف می‎شود، اگر به هر قیمتی و به هر شکلی اصلاحات دوباره به قوه‌ی اجرایی بازگردد، دیگر رهبری اقتداری در جامعه نخواهد داشت. سقوط اصول‎گرایی به‎معنای پایان اقتدار رهبری تلقی می‎شود و با شکست اصول‎گرایان، باید قدرت رهبری را مهار کرد.»[30]
با توجه به اعترافات خود عناصر فتنه، می‌توان بر این تحلیل صحه گذاشت که هدف فتنه‌گران و در رأس آن‌ها کسانی که داعیه‌دار این انقلاب و نظام هستند، چیزی جز حذف ولایت‌فقیه از این نظام نبوده است؛ چرا که با حذف ولایت‌فقیه، به بسیاری از نقشه‌ها و اهداف شوم و ضدنظام خود نیز دست پیدا می‌کردند و عرصه برای تاخت و تاز آن‌ها باز می‌شد.
جمع‌بندی
آنچه گفته شد، تنها بخشی از نقش‌آفرینی‌های خاتمی در فتنه‌ی 88 بوده که تاکنون آشکار شده است چه بسا اقداماتی صورت گرفته باشد که از اذهان عمومی پوشیده مانده باشد. آنچه بر همگان واضح و مبرهن است نقش‌آفرینی خاتمی به‌عنوان یکی از سه ضلع فتنه‌ی 88 است که نظام، علی‌رغم اقدامات فتنه‌گرانه‌ی وی، تاکنون با مسامحه با وی رفتار کرده است.

نمایی کلی از دو دهه فعالیت خاتمی حاکی از آن است که وی از همان آغاز، بسترساز اصلی جریانی بود که حاکمیت دوگانه و ایجاد دوقطبی در کشور را دنبال می‏کرد. اکنون نیز مواضع خاتمی همانند گذشته است منتها در برخی مواقع رفتاری کجدار و مریز و زیرکانه در پیش می‌گیرد تا از گزند نقد دور بماند.

نمایی کلی از دو دهه فعالیت خاتمی حاکی از آن است که وی از همان آغاز، بسترساز اصلی جریانی بود که حاکمیت دوگانه و ایجاد دوقطبی در کشور را دنبال می‏کرد. اکنون نیز مواضع خاتمی همانند گذشته است منتها در برخی مواقع رفتاری کجدار و مریز و زیرکانه در پیش می‌گیرد تا از گزند نقد دور بماند. در شهریور 1389، او ضمن تأکید بر اینکه اکنون متوهمان خشونت‏گرا حاکمیت را به دست گرفته‏اند، تصریح می‏کند «ما اگر به آینده بنگریم و شاهد تلاش باشیم که برای آزادی کسانی که گرفتار شده‌اند صورت می‌گیرد و فضای امن و آزاد برای همه‌ی افراد و تشکل‌ها وگروه‌ها ایجاد می‌شود و خردمندان خیرخواه به جای متوهمان خشونت‌گرا میدان‏دار می‌شوند، به سوی وضعیتی می‌رویم که در آن انتخابات سالم و بی‌حرف و حدیث و آزاد برگزار خواهد شد»[31]لذا به حق می‌توان وی را آموزگار داعیه‌داران فتنه و ضلع زیرین مثلث فتنه دانست. و این یعنی خاتمی با همان تفکرات حلقه‌ی کیان و آیین. بنابراین خاتمی همان خاتمی است و جنس نقش‌آفرینی او نیز همان.(*)