ایران سلام

باید فکری به حال اهلی کردن آدمها بکنیم. اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن و این تنها راه رسیدن به خداست ...

ایران سلام

باید فکری به حال اهلی کردن آدمها بکنیم. اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن و این تنها راه رسیدن به خداست ...

29 خرداد سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی تسلیت باد


سى و ششمین سالگرد هجرت معلم دین برابرى آزادى را بر رهروان او تسلیت مى‌گوئیم



ای انسانها از راههائی مروید که روندگان آنها بسیارند از آن راه بروید که روندگان آن کم اند

احضاریه برای رئیس جمهور

دیروز پایگاه اطلاع‌رسانی دولت از احضاریه‌ای که دادگاه برای دکتر احمدی‌نژاد فرستاده است خبر داد. به گزارش این پایگاه «شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران، محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور را با شکایت علی لاریجانی، رئیس‌مجلس شورای اسلامی به دادگاه احضار کرده است». تاریخ رسیدگی به این شکایت ۵ آذرماه ۱۳۹۲ یعنی نزدیک به ۴ ماه بعد از پایان مسئولیت ۸ساله رئیس‌جمهور محترم تعیین شده است!

خبر شکایت از رئیس‌جمهور و احضار ایشان به دادگاه بلافاصله پس از اعلام در صدر اخبار رسانه‌های خارجی قرار گرفت و در داخل کشور این پرسش را پدید آورد که چه کسانی و با چه انگیزه‌ای دست به اینگونه اقدامات می‌زنند؟! آیا مسئولان محترم قوه ‌قضائیه از صدور و ابلاغ این احضاریه برای رئیس‌جمهور محترم باخبر بوده‌اند؟ اگر پاسخ مثبت است، کدام انگیزه و چه ضرورت فوری و فوتی در میان بوده است که تأخیر در صدور و ابلاغ این احضاریه را جایز ندانسته! و برای ابلاغ آن در شرایط حساس کنونی کشور عجله داشته‌اند؟! آنهم احضاریه‌ای که با تاریخ تشکیل دادگاه بیش از ۶ماه فاصله دارد؟!

این اقدام دستگاه قضایی، در شرایط حساس کنونی که انتخابات پرشور و حماسی اخیر، دشمنان بیرونی نظام را با حیرت آمیخته به عصبانیت روبرو کرده است حرکتی فراتر از یک «اقدام نسنجیده» است و اگر کار برخی از نفوذی‌های بدخواه مردم و مسئولان محترم قضایی نباشد به یقین پای بی‌تدبیری در میان است که شایسته دستگاه قضا نیست و در هر حال حرکتی جفاکارانه در حق رئیس‌جمهوری است که اگرچه طی چندماه اخیر نمونه‌هایی از اقدامات و مواضع غیرقابل دفاع داشته است ولی خدمات بی‌وقفه و فراوان ایشان در بسیاری از زمینه‌ها با هیچ دولت دیگری حتی قابل مقایسه هم نیست. آیا شرط انصاف و رسالت تقدیر از آن همه زحمات و خدمات دکتر احمدی‌نژاد، ارسال احضاریه برای ایشان است؟!

و اما، چنانچه مسئولان محترم دستگاه قضایی کشور از این اقدام بی‌خبر بوده‌اند و کسانی دور از چشم-ان‌شاءالله تیزبین!- آنها برای دومین شخصیت بلندپایه نظام برگه احضاریه به دادگاه فرستاده‌اند، این افراد چه کسانی هستند؟! و از این اقدام چه انگیزه‌ای داشته‌اند؟!

ممکن است گفته شود که دستگاه قضایی مصلحت‌اندیش نیست و نمی‌تواند در انجام وظیفه و رسالت قضایی خود کوتاهی کند! که در این صورت باید پرسید، اولا؛ چرا احضاریه برای دادگاهی که ۶ماه دیگر نوبت آن است، امروز فرستاده می‌شود؟ آیا مسئولان محترم قضایی احتمال می‌داده‌اند بعد از پایان دوره مسئولیت آقای احمدی‌نژاد، دسترسی به ایشان نداشته باشند؟! که اگر اینگونه هم باشد، هنوز ۲ ماه تا پایان دوران ریاست‌جمهوری دکتر احمدی‌نژاد فرصت داشته‌اند! و اساسا مگر شخصیتی مانند احمدی‌نژاد می‌تواند بعد از پایان مسئولیت، مجهول‌المکان! باشد؟! ثانیا؛ آیا دستگاه محترم قضایی در موارد مشابه دیگر نیز با همین سرعت و قاطعیت! برخورد می‌کند؟! یعنی احساس مسئولیت آقایان محترم فقط در برخورد با رئیس‌جمهور برانگیخته می‌شود؟!

نتیجه احساس تکلیف کردن رجال اصولگرا...

وقتی به ترکیب باقیماندگان صحنه انتخابات نگاهی می انداختیم می دیدیم پنج کاندیدای نزدیک به اردوگاه اصولگرایی در یک سو خیمه زده بودند و کاندیدای مقابل به تنهایی پرچمدار مجموعه اصلاح طلبان شده بود و به سرشاخ شدن های رقبای همفکرش با یکدیگر میخندید... و نتیجه این شد...


براستی رجال اصولگرا را چه شده بود که حاضرشدند به بهانه (بی‌ توجیح) احساس تکلیف! اجماع نکردند و هزینه این غرور را جریان اصولگرایی و ملت دادند؟
مگر شما بارها و بارها در نبردهای انتخاباتیتان رجز ولایتمداری نخوانده بودید؟ و اگر حقیقتا به آن رجزخوانیها پایبندبودید چرا به یک اجماع نرسیدید؟ تا در تحقق فرمایش اخیر رهبر انقلاب سهیم باشید که ایشان به صراحت تاکید داشتند: "منتخب  ملت هر قدر با آرای بیشتر و محکم تری انتخاب شود می تواند با قدرت بیشتر در مقابل دشمنان کشور و ملت بایستد و از منافع ملی دفاع کند".
این چهار عزیز مدعی! اصولگرایی باید می دانستند دیگر فرصتی برای بازیهای سیاسی ندارند و صحنه انتخابات به وقت اضافه رسیده بود و همه بازیکنان اصولگرایی باید پشت سر قوی ترین فرد تیم قرار بگیرند و گل پیروزی را وارد دروازه حریف کنند و اگر چنین نکنند باید مسئولیت هزینه آسیب های آینده کشور را بپذیرند و منتظر عقوبت این خودخواهی و نفس پرستی در نزد خدا و ملت باشند.

تفتیش عقاید...انتخابات...انتخابات


پیام آقای هاشمی بعد ار انتخابات اخیر  مبنی بر سلامت کامل انتخابات برای کسانی که چهار سال پش با پیام همسر مکرمه ایشان  و همفکرانشان قائده بازی مردم سالاری را به هم زدند و به جای تبریک به رقیب به آتش افروزی پرداختند  شگفت انگیز است.
 نه فقط  حضرت ایشان بلکه عموم کسانی که  پرچم مدارا و تسامح و تساهل و دموکراسی و تحمل مخالف  و روشنفکری را مانند چماق بر سر منتقدین خود می کوبند  تعریف دوگانه ای از دموکراسی دارند. در منظر این دوستان اگر نامزد پیروز فرد  مورد نظر آنها باشد ایران بهترین شکل دموکراسی را دارد و اگر نامزد پیروز رقیب یا مخالف آنها باشد تقلب و مهندسی آرا نام می گیرد.
اساسا این گروه همه چیزشان شبیه هم است در حوزه های فرهنگی و اجتماعی و حوزه اندیشه هم اینگونه رفتار می کنند مثلا در همین سینما اگر فیلم مد نظر آنها بفروشد می گویند مخاطب اندیشمند و فرهیخته ولی اگر فیلم از آن فرد هم فکر آنها نباشد می گویند فیلم  عوام  پسند  است و مردم ساده  پسندند.
اگر در مطالب و ابراز نظرشان توهین و فحش باشد می گویند آزادی بیان است  ولی اگر چواب بدهی می گویند هوچیگری و نقد ناپذیری.

اگر سوال کنند ،اسمش آزادی اندیشه است ولی اگر سوال کنی می گویند تفتیش عقاید است.
اگر سطل آشغال آتش  و بانک و اتوبوس آتش بزنند اسمش اعتراض مدنی است ولی  اگر در برابرشان اعتراض کنی چماقدار و خشونت طلب می نامندت.
در یک کلام حوزه سیاست و فرهنگ و مدیریت فقط باید در انحصار آنها باشد و  از منظر آنها مخالف خوب مخالف مرده است .
انگار غربی ها هم این منش را دارند نمی دانم کدام یک از هم آموخته اند. القاعده خوب القاعده ای است که شیعه بکشد القائده بد القائده ای است که  انسان غربی را بکشد. دیکتاتور خوب  دیکتاتوری است که در بحرین شیعه بکشد

آری این چنین است  برادر!

اگر کسانی که در هردوره پیروزی رقیب را به این آسانی می پذیرند و  به جای سطل اشغال آتش زدن پیام تبریک برای مخالف خود می فرستند روشنفکر نیستند توصیه می کنم   به این منش خود افتخار کنند ولو اینکه همیشه از نظر اصلاح طلبان و روشنفکر نمایان متهم باشند.

به هر حال امیدوارم مدعیان روشنفکری و دموکراسی آداب برد و باخت را  در همه حوزه ها ی فرهنگی و سیاسی یاد بگیرند. و انتخاباتشان مثل جشنواره سینمایی شان نباشد.

انتخابات ایران جشن دموکراسی بود

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله در پایان سخنرانی امروز خود به مناسبت روز جانباز مقاوم به موضوع انتخابات ریاست جمهوری در ایران نیز اشاره کرده و آن را یک جشن استثنائی و بی‌نظیر دموکراسی در جهان خواند و آن را به امام خامنه‌ای و ملت ایران تبریک گفت.

وی تاکید کرد که این آرائی که برای ابراز اعتماد به جمهوری اسلامی داده شد، مورد دشمنی برخی ها واقع می‌شود، این در حالی است که آنها قدس و پروژه آمریکا را فراموش کرده‌اند.

وی ادامه داد: ایران نمونه‌ای از حضور مردمی و پیروزی ملی را در این مراسم به اجرا گذاشت و در این عرصه رأی ولی فقیه در ایران با رأی یک کشاورز و هر ایرانی مسلمان یا مسیحی ، سنی و ترکمن یا بلوچی و فارس برابر است.

دبیر کل حزب الله لبنان ابراز امیدواری کرد که این مراسم جشن دموکراسی در تمامی کشورهای جهان عرب و اسلام فراگیر شود.

توصیه دبیر کل حزب الله به جلیلی


مهمترین محور سخنان سعید جلیلی کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در برنامه رادیو ایران به شرح زیر است:

-دشمنان در تمام دوران سعی کردند در برابر خط ایمان ما خط تهدید را دنبال کردند و همواره سعی کردند مسیر ایمان و امید را از بین ببرند.
-جریان تردید جریانی است که ظرفیت ها و پیروزی های ایران را باور ندارد.
-اگر امروز می خواهیم راه حل درست ارائه دهیم باید با معلومات خود مجهولات را حل کنیم.
-این که فرصت ها را نادیده بگیریم کاری نابخشودنی است.
-هنر امام ظرفیت های مردم را باور کرد و آن را آزاد کرد و حماسه ایجاد کرد.
-این حماسه ها فقط مختص دوران دفاع مقدس نیست و می شود در عرصه کشاورزی و اقتصادی ایجاد کرد.

شرط ایجاد حماسه گفتمان اسلام ناب است و توجه به باور مردم است.
-مردم دو بحث را مرتبا تکرار می کنند: ولایت و مقاومت در آرمان ها.
-سید حسن نصرالله در دیدارهایی که با او داشتم می گفت: قدر نعمت ولایت فقیه را بدانید.
-دشمن وقتی نمی تواند مقاومت کند بهترین راه برای او این است که بتواند تردید ایجاد کند و مانع پیشروی ما شود.

-اگر خط ایمان و امید را با استفاده از آموزه های ناب دنبال کنیم موفقیت های بزرگتری کسب می کنیم.

-همه دولت ها می خواستند مشکل مسکن و گرانی را رفع کنند اما چرا نتوانستند؟
- فکر می کنم قبل از حل این مسائل باید به یک اولویت اساسی بپردازیم.
-راه حل آن اصلاح ساختار اداری کشور است.
-دولت مانند یک ماشین تشبیه کردم.
-ما قبل از هرچیز باید ساختار ماشین را اصلاح کنیم.
-باید این دستگاههای اجرایی خودمان را به صورتی اصلاح کنیم که این مشکلات برطرف شود.
-اینکه قهرمان سازی کنیم که یک منجی بیاید مشکلات را در دولت حل کند، فایده ای ندارد.
-باید سفر استانی وزارت خانه ای را راه اندازی کنیم.
-چرا باید در ساختار اقتصادی ما مفاسد اقتصادی 3000میلیاردی رخ دهد؟
-چرا باید آمار زمین خواری در کشور بیداد کند؟
-ما اگر شفافیت اقتصادی در زمینه اقتصادی نداشته باشیم باز هم شاید این فسادها اتفاق بیفتد.
-با بررسی مقطعی این پرونده ها به جایی نمی رسیم.
-برای ثبات ارز بحث تقویت ارز در مرکز مبادلات ارزی را پیگیری کردیم.
-برای ثبات بازار پول باید تدابیر درستی دنبال کرد و باید منابع بانکی به درستی هدایت شود.
-یکی از اتهامات که افراد به همدیگر دارند این است که نوسانات ارز و سکه را متوجه یکدیگر می کنند.

-در نوسانات بازار ارز و سکه برخی از موسسات غیر بانکی متهم هستند.
-یکی از بحث هایی که در دبیرخانه دنبال کردیم بحث ثبات قیمت کالا بود.
-باید موانعی که مانع ایجاد اشتغال می شود را برداریم.
-قیمت پایین خرید تظمینی باعث می شود نتوانیم از ایجاد اشتغال این ظرفیت استفاده کنیم.
-اگر بیاییم در زمینه خدمات مولد سرمایه گذاری کنیم مانند حوزه بهداشت و درمان،گردشگری و...اشتغالهای زیادی می توانیم برای کشور ایجاد کنیم.
-اگر در لوکومتیو های تولید سرمایه گذاری کنیم یعنی صنایعی که دارای حلقه های زیادی هستند اشتغال ایجاد می شود.

-اگر این مسائل را به شکل صحیح در ساختار اداری و اجرایی ایجاد کنیم می توانیم به خوبی مشکلات را برطرف کنیم.

دشمنان حتی دارو و قطعه هواپیمایی را تحریم می کنند که این مسأله نشان می دهد آنها مشکلشان با ما تنها بحث هسته ای نیست.

تحریم را مثل زلزله تشبیه می کنم و راه مقاله با زلزله این نیست که به دنبال پیشگیری از زلزله باشیم بلکه راه این است که خانه ها را مقاوم بسازیم.

-بسیاری از مشکلات و معضلات که در کشور مطرح می شود را می توانیم حل کنیم اما این کار اراده می خواهد.

-اگر قدمی در مقابل دشمنان عقب نشینی کنیم دشمنان جلوتر خواهند آمد و فشار خود را بیشتر می کنند.

-ما باید یک اقتصاد مقاومتی جدی را پی ریزی کنیم تا باعث عقب نشینی دشمن شویم.
-این موضوع یک بحث اساسی است که باید به آن توجه شود اما متاسفانه برخی به دروغ و یا اشتباه می گویند با نرمش و آرامش می توانیم به موفقیت برسیم که این غلط است.
-اگر به داشته های خودمان و ظرفیت مردم باور داشته باشیم این ظرفیت ها تولید قدرتی خواهد کرد که نه تنها مشکلات تولید و بیکاری را رفع می کند بلکه ما را صاحب موفقیت های بیشتری می کند.